این هر دو روش کار می کند. افزایش اعتماد به نفس صریح با استفاده از وظیفه خود ارجاع

خلاصه:

وظیفه خود ارجاعی (SRT) ارزیابی پارادایم یادگیری است که از ارزش مثبت خود برای تغییر نگرش نسبت به محرک های جدید و خنثی استفاده می کند . در این همکاری، ما شواهدی در مورد امکان تغییر نگرش نسبت به “خود”، به دنبال یک SRT اصلاح شده ارائه می کنیم . در سه آزمایش مستقل تحقیقاتی، ما شرکت کنندگان را با یک SRT در گروه های آزمایشی ارائه می دادیم که خود را با تصاویر بسیار مثبتی مرتبط می کردند . پس از اتمام srt اصلاح شده شرکت کنندگان در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل توجهی اعتماد به نفس صریح بالاتر و خود پنداری مثبت بیشتری را گزارش کردند (مطالعه یک و دو ). در مطالعه دوم دانشجویان هر روز اصلاح srt را به مدت 2 هفته انجام دادند . شرکت کنندگان در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل ، اعتماد به نفس صریح بیشتر و سلامت روان شناختی بالاتری را گزارش دادند (مثلا مشارکت تحصیلی بالاتر و فرسودگی تحصیلی پایین تر) . با این حال، مطالعه 3 شواهدی در مورد تاثیر SRT اصلاح شده بر خودسنجی سلامت روان ارائه نداد. نتایج ما نشان می دهد که درخواست افراد برای ارتباط خود با محرک های دیگر می تواند در دو جهت انتقال ارزش از “خود” به اهداف خارجی و از اهداف خارجی به “خود” استفاده شود

مقدمه:

افراد معمولا ارزیابی مثبت از خود دارند (Bosson، Swann، & Pennebaker، 2000) . علاوه بر این، صراحت خود ارزیابی می تواند به هر موضوع شخصی از طریق اثر مالکیت منتقل شود (Nuttin، 1985). اگر چه اثر مالکیت صرفا برای اندازه گیری اعتماد به نفس ضمنی مورد استفاده قرار گرفت (Koole، Dijksterhuis، & van Knippenberg، 2001) تحولات اخیر در زمینه ارزیابی یادگیری بررسی شده است که آیا می توان از آن برای تغییر نگرش ها از طریق کار خود ارجاع استفاده کرد (SRT – Perkins، Forehand، & Greenwald، 2005)

Srt (Perkins et al., 2005) یک پارادایم یادگیری ارزشمند است که به تازگی علاقه محققان را به خود جلب کرده است . بر خلاف سایر پارادایم های شناخته شده یادگیری، مشخصه SRT این است که از “خود” به عنوان محرک برای تغییر ارزش محرک های خنثی قبلی استفاده می کند. اگر چه ابتدا یک فرم خاص از شرایط شرط سازی مطرح شد، تحولات نظری اخیر نشان داد که SRT ممکن است که براساس نظم متقاطع نوع جدیدی از اثر یادگیری ارزشمند باشد (Hughes، De Houwer، & Perugini، 2016) در متاآنالیز اخیر 53 مطالعه، Mattaveli، Richetin، Gallucci و Perugini (2017) گزارش دادند که SRT در شکل گیری یا تغییر نگرش نسبت به محرک های جدید در سطوح ضمنی و صریح موثر است.

تمام مطالعات قبلی خود را با محرک های خنثی مرتبط می کنند و با هدف نشان دادن این که ارزش مثبت “خود” را می توان به این محرک ها منتقل کرد. با توجه به این که اثر SRT ثابت و قابل اعتماد است (Mattawelli و همکاران، 2017)، در تحقیق حاضر، ما علاقه مند به بررسی این هستیم که آیا درخواست برای طبقه بندی “خود” و دیگر محرک ها در همان دسته می تواند ارزش را از محرک به خود منتقل کند.به طور خاص، پس از مرتبط کردن srt با محرک های ارزش مثبت ما علاقه مند شدیم ببینیم آیا ارزش “خود” می تواند افزایش یابد.

اگر محرک های جدید واکنش های عاطفی مثبت و شدید ایجاد کنند، ما انتظار یک انتقال معکوس از ارزش (یعنی از محرک ها به خود) را داریم .

شرطی سازی مثبت “خود”

تحولات نظری در زمینه نگرش تحقیق (Greenwald & Banaji، 1995) اظهار کرد که خود پنداره مثبت، یک نگرش نسبت به خود است.

به دنبال این تغییر پارادایم، روانشناسان هر دوخود پنداری صریح را در نظر گرفتند

(یا اعتماد به نفس استدلالی که ناشی از فرایندهای خودآزاری آگاهانه) و خود پنداره ضمنی (یا اعتماد به نفس ضمنی ناشی از ارتباط خودکار با خود) (Bosson et al.، 2000)

با توجه به این واقعیت که خود پنداری مثبت می تواند به عنوان نگرش نسبت به خود مفهوم شود، محققان از نظریه های روانشناختی شکل گیری نگرش و تغییر نگرش برای توضیح شکل گیری و پویش زمانی اعتماد به نفس استفاده می کنند. در این راستا ما با استفاده از یک مسئولیتی که فرد به صورت ناخود آگاه در معرض آن قرار میگیرد به بررسی تغییر اعتماد به نفس ضمنی می پردازیم . در یک سری از پنج تحقیق تجربی ، Dijksterhuis (2004) شرکت کنندگان را در معرض ارتباطات مکرر بین محرک های وابسته به خود و محرک های مثبت قرار دادیم و از دستورالعملهای گفتاری استفاده نکردیم. پس از این روش، در مورد گروه های آزمایشی، در مقایسه با گروه های کنترل خنثی، سطح بالایی از اعتماد به نفس ضمنی یافت شد.

Covin (2008, ) و Grumm , Nestlerو Von Collani (2009، آزمایش 1 و آزمایشی 3) یک روش ارزیابی شرطی سازی شبیه به مورد استفاده شده توسط Dijksterhuis (2004) استفاده کردند و نتایج مشابهی را در رابطه با اعتماد به نفس ضمنی گزارش کردند. در مطالعه دیگری Baccus, Baldwin, and Packer (2004) با استفاده از یک روش ارزیابی شرطی سازی که اطلاعات خود را با چهره های خندان در یک بازی کامپیوتری مرتبط کردند و در گروه آزمایشی اعتماد به نفس صریح بالاتر از گروه کنترل بود. علاوه بر این، Baccus و همکاران. (2004) اثر ارزیابی شرطی سازی را روی اعتماد به نفس صریح بلااثر گزارش کردند که اظهار کرد که وظایف مرتبط کننده محرک ها برای تغییر خود ارزیابی ضمنی و نه صریح موثرند .

با استفاده از مدل بازتابنده-امپدانس (Strack & Deutsch، 2004) و مدل همبستگی-گزاره ای (Gawronski & Bodenhausen، 2006)، Grumm و همکاران. (2009) استدلال می شود که دستکاری های تجربی مختلف باید، بسته به ویژگی های این دستکاری های تجربی بر روی اعتماد به نفس ضمنی و صریح تفاوتی داشته باشند . دستکاری آزمایشی که واکنش عاطفی نسبت به خود را تغییر می دهد تنها بر اعتماد به نفس ضمنی تأثیر می گذارد و همچنین باید به گزاره های مربوط به خود به منظور موفقیت تغییر اعتماد به نفس صریح بپردازد (Grumm et al.، 2009).

در دو مطالعه Grumm et al. (2009) دستکاری های گزاره ای برای تغییر اعتماد به نفس صریح (آزمایش 2) و ترکیبی از دستکاری های عاطفی و گزاره ای برای نشان دادن اینکه تغییر در اعتماد به نفس ضمنی می تواند به تغییر در اعتماد به نفس صریح منجر شود (آزمایش 3)

از پیش فرض های مشابه، Ebert، Steffens، von Stülpnagel،و Jelenec (2009) بررسی کردند که آیا فرآیندهای یادگیری در یک آزمون ارتباطی ضمنی وجود دارد (IAT – Greenwald، McGhee، & Schwartz، 1998)

Ebert (2009) و همکاران یک نسخه اصلاح شده IAT برای اعتماد به نفس (Greenwald & Farnham، 2000) استفاده کردند . و شرکت کنندگان تنها ستون هایی را دسته بندی کردند که “دسته” خود را با ویژگی های مثبت و “دسته دیگر” با ویژگی های منفی مرتبط می کردند. در شرایط آزمایشی دیگر، دسته “خود” با ویژگی های منفی مرتبط شده بود، و دسته “دیگران” با ویژگی های مثبت مرتبط شده بود.

Ebert (2009) و همکاران بالا رفتن خودمختاری ضمنی را در حالت “خود + مثبت” ، در مقایسه با وضعیت “خود + منفی” گزارش دادند.

در نتیجه، مطالعات تحقیقاتی قبلی نشان داد که خود پنداری ضمنی و صریح می تواند با استفاده از پارادایم های ارزیابی یادگیری (یعنی شرطی سازی ارزیابی)، و یا وظایف مشابه SRT (یعنی کار وظیفه IAT نامتعادل استفاده شده توسط Ebert و همکاران، 2009) طبقه بندی شود.

با هم، این یافته ها را مطرح می کنیم که ممکن است یک اثر SRT معکوس پیدا کنیم.

وظیفه خود ارجاع

در مطالعه اولیه خود در SRT، پرکینز و همکاران. (2005) از چهار نوع محرک استفاده کرد : محرک های خودپنداره (مثلا :من، مال من)، محرک های مرتبط با دیگران (به عنوان مثال، آنها، مال آنها)، تصاویر ساعت های دیجیتال و تصاویر ساعت های آنالوگ .

از شرکت کنندگان درخواست شد تا کلید d را وقتی که محرک روی صفحه نمایش کامپیوتر خود یا یک ساعت آنالوگ را نشان داد فشار دهد. و وقتی که محرک دیگران یا ساعت دیجیتال را نشان داد کلید k را قشار دهند . به دنبال این طبقه بندی ساده اگر این نوع ساعت ها همان کلید را با محرک های “خود” به اشتراک بگذارند شرکت کنندگان اولویت انتخاب به سوی ساعت آنالوگ را گزارش می دهند.

در ابتدا، Perkins و Forehand (2012) از اصل همبستگی تعادل (Greenwald et al.، 2002) برای توضیح انتقال ارزش به دنبال SRT استفاده کردند . از این دیدگاه، ارزش مثبت و خودپنداره اول دستور لینک را با SRT اشتراک می گذارند، و این پیوند با معیارهای اعتماد به نفس ضمنی یا صریح ارزیابی می شود.همانطور که SRT را تکمیل می کنند، افراد اولین مرتبه پیوند بین خودپنداره و مجموعه جدیدی از محرک ها ایجاد می کنند و این باعث می شود که پیوند مرتبه دوم بین ارزش مثبت خود و محرک های جدید ایجاد شود. بنابراین، ایجاد پیوند مرتبه دوم، دلیلی است که ما بعد از اتمام SRT، محرک های ارزش مثبت را پیدا می کنیم.

اخیرا Hughes. (2016)و همکاران پیشنهاد می کند که اثر SRT، نتیجه قوانین متقاطع است.

در SRT، دسته «خود» و یک مجموعه از محرک ها (به عنوان مثال، ساعتهای آنالوگ) یک کلید واکنش مشترک در طول کار دارند و دسته «دیگران» و مجموعه دیگری از محرک ها (به عنوان مثال ساعت دیجیتال) یک کلید پاسخ مشترک دیگری دارند

Hughes و همکاران (2016) استدلال می کنند که در SRT چهار احتمال عملیاتی وجود دارد (به عنوان مثال اگر “من”، پس کلید A را فشار دهید، اگر “دیگران”، پس کلید L را فشار دهید؛ اگر ساعت دیجیتال، پس کلید A را فشار دهید؛ اگر ساعت آنالوگ، پس کلید L را فشار دهید) و این احتمالات عملیاتی با توجه به یک پاسخ مشترک (یعنی کلید A یا کلید L) تقسیم می شوند.

قوانین متقاطع یک روش ارزیابی یادگیری است که از محرک های ساده درگیر در ارزشیابی پارادایم های شرطی سازی متفاوت است و می تواند توضیح دهد که چگونه افراد ارتباطات بین دسته “خود” با دسته “دیگران” در SRT ارائه می کنند (Hughes et al.، 2016؛ Mattavelli et al .، 2017).

مطالعه حاضر

مطالعات تحقیقاتی قبلی نتایج همگرایی را ارائه دادند که ارزش ضمنی خود می تواند از طریق شرطی سازی نا خودآگاه افزایش پیدا کند. (Covin, 2008; Dijksterhuis, 2004) یا با انجام یک کار دسته بندی مشابه srt (Ebert et al., 2009) . از آنجایی که اثرات آموزش پایه به صورت ضمنی فرض می شود، این تحقیقات تحقیقاتی از هیچ اقدام صریح برای ارزیابی اثرات دستکاری استفاده نمی کند و صرفا بر پایه اقدامات ضمنی مبتنی است. با این حال، Baccus و همکاران. (2004) اثرات قابل توجهی از یک پارادایم شرطی سازی بر اعتماد به نفس ضمنی و نه بر اعتماد به نفس صریح نشان داد . با هم، این یافته ها از این ایده حمایت می کنند که پارادایم های یادگیری ارزشمند را می توان با موفقیت برای تغییر ارزش خود پنداره استفاده کرد. در این مقاله، ما ایده هایی را پیشنهاد می کنیم که توسط Ebert و همکاران ارائه شده است.(2009). و ما از SRT به عنوان یک پارادایم قابل اعتماد برای ارزیابی یادگیری استفاده می کنیم . ما پیش بینی می کنیم که معرفی محرک های بسیار مثبت در SRT موجب افزایش اعتبار خود پنداره خواهد شد . با استفاده از اصل همگرایی تعادل ( Greenwald همکاران، 2002)، با ایجاد یک پیوند مرتبه دوم بین خود پنداره و ارزش مثبت محرک ها ما انتظار داریم که مثبت بودن خود پنداره را افزایش دهیم،علاوه بر ارتباط مرتبه اول پیوند بین مفهوم خود و خصوصیات مثبت.

بنابراین، فرضیه عمومی از این پژوهش شامل :

شرکت کنندگان که خود پنداره را با محرک های مثبت پیوند می دهند، نسبت به گروه کنترل در این گزارش، خود پنداری مثبت بیشتری خواهند داشت

مطالعه ۱

روش ها

شركت كنندگان 127 دانشجوی کارشناسی (44/72٪ زن، متوسط ​​سن = 23.3 سال،

انحراف معیار = 5.89) در این مطالعه، در ازای اعتبار بخشی دوره شرکت کردند . پس از تجزیه و تحلیل وظایف SRT، 22 شرکت کننده از تجزیه و تحلیل آماری حذف شدند زیرا آنها <80٪ طبقه بندی صحیح داشتند. تجزیه و تحلیل قوی دوطرفه پیشین نشان داد اندازه نمونه ای از 64 شرکت کننده در هر دو گروه باید 80٪ قدرت را برای تشخیص اندازه اثر متوسط ​​داشته باشد (d = 0.50).

اندازه گیری ها

اعتماد به نفس ضمنی با استفاده از وظیفه ارجح اولیه ITP) (انجام شد . ( koole و همکارانش )(2001) . IPT یک اقدام کاغذی و مداد برای اعتماد به نفس ضمنی است که در آن شرکت کنندگان ارزیابی می شوند هر یک از حروف الفبا را چقدر دوست دارند . مقیاس لیکرت 7 امتیاز است (1 – به هیچ وجه؛ 7 -خیلی زیاد) . اولویت فرد برای نامهای خود بود (در مقایسه با سایر حروف در الفبا) که یک اثر غیر مستقیم از عزت نفس بالا است (Greenwald & Banaji، 1995) . ما از پیشنهادات baccusو همکاران استفاده کردیم. (2004) برای محاسبه نمره IPT (نمرات بالا نشان دهنده عزت نفس بالا)، با استفاده از الگوریتم دوطبقه ipsatized . . سازگاری داخلی (تقسیم نیمه) IPT در نمونه حاضر، 0.65 بود.

عزت نفس صریح با استفاده از مقیاس عزت نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) . این پرسشنامه دارای 10 آیتم است، مقیاس پاسخ از 1 (به شدت مخالف) تا 4 (کاملا موافق) است، و نمرات بالا نشان دهنده عزت نفس بالا است. برای نمونه حاضر، سازگاری داخلی (آلفای کرونباخ) مقیاس 0.86 بود.

ما از مقیاس مثبت استفاده کردیم (Caprara . و همکاران، 2012) برای ارزیابی مثبت بودن صراحت . مقیاس مثبت بودن دارای 8 مورد است که گرایش فرد به یک چشم انداز مثبت نسبت به خود، زندگی و آینده اش را ارزیابی می کند. آیتم ها در یک نمره واحد انباشته می شوند (مقادیر بزرگ نشان دهنده نمایش مثبت) و با استفاده از 5 مرحله مقیاس لیکرت (1 – به شدت مخالف 5 – کاملا موافقم) ارزیابی می شوند . سازگاری داخلی (آلفای کرونباخ) مقیاس حساسیتی 0.84 بود.

روش :

شرکت کنندگان به طور تصادفی به یک آزمایش یا یک گروه کنترل اختصاص داده شدند . با استفاده از الگوریتم تصادفی Inquisit

(Inquisit، 2014). شرکت کنندگان در هر دو گروه مجبور به سازگار شدن SRT بودند (Perkins و همکاران، 2005) به دنبال اقدامات ضمنی و صریح که در بالا شرح داده شده است . به طور کامل از دانش ما، شرکت کنندگان از انتصاب خود به یک گروه آزمایشی خاص مطلع نبودند و از دستکاری تجربی آگاه نبودند.

SRT به عنوان تست حافظه ارائه شد. شرکت کنندگان آموزش داده شدند که کدام دسته از تصاویر موجود بر روی صفحه را نمایش دهند و این محرک ها را به هر سرعتی که می توانند طبقه بندی کنند. در گروه تجربی، ما از چهار نوع محرک استفاده کردیم (من در مقابل دیگران، دلپذیر در مقابل خنثی) که باید به دو دسته تقسیم شود : من یا دلپذیر، دیگران یا خنثی. گروه کنترل دارای یک کارکرد طبقه بندی مشابه بود، اما تنها با دو نوع محرک (دلپذیر و خنثی) کار می کرد. محرک های “من” و “دیگران” نماینده صفت برای هر دسته بود . محرک های دلپذیر و محرک خنثی تصاویری محرک از مجموعه بین المللی (IAPS؛ Lang، Bradley، & Cuthbert، 2008) انتخاب شدند و همه محرک های مورد استفاده در این مطالعه در جدول 1 ارائه شده است .

SRT با استفاده از نرم افزار Inquisit مورد استفاده قرار گرفت Inquisit ) ، (2014، و شامل چهار ستون است . اول، شرکت کنندگان دو ستون تمرین از 20 آزمایش را تکمیل کردند که این امر آنها را تنها به محرک های مثبت و منفی طبقه بندی کرد. کلیدهای مورد استفاده برای طبقه بندی از یک ستون به دیگری تغییر یافتند . ستون های تمرین به عنوان “ستون های حافظه” ارائه شده اند، که در آن آنها باید یاد بگیرند که کدام محرک متعلق به کدام دسته است. سپس ، شرکت کنندگان دو ستون تست را تکمیل کردند (هر کدام 40 آزمایش) که آنها را ملزم به طبقه بندی همه چهار نوع محرک ها به دو دسته نمود .

جدول 1

فهرست محرک های مورد استفاده در مطالعه 1

محرک های خود محرک های دیگر تصاویر خنثی تصاویر مثبت
(Me)به من They انها 1350 1440
(my)صفت ملکی برای اول شخص مفرد Them به ان ها 1645 1460
(Mine )مال من Their مال انها صفت ملکی برای سوم شخص جمع 1675 1750
(self) خود Theirs مال انها 2191 2080
I من Others دیگران 2850 2154
2890 2340

توجه: اعداد نشان دهنده کد های محرک های IAPS است که در SRT استفاده می شود.

جدول 2

آمار توصیفی متغیرهای وابسته مطالعه 1.

گروه کنترل گروه کنترل گروه ازمایش گروه ازمایش تمام شرکت کنندگان تمام شرکت کنندگان
میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار
اعتماد ب نفس ضمنی 1.182 1.331 1.332 1.296 1.259 1.310
اعتماد به نفس صریح 3.080 0.451 3.263 0.451 3.174 0.458
صراحت 3.664 0.712 3.898 0.477 3.785 0.611

دو ستون آزمایش (هر کدام 40 آزمایش) که آنها را ملزم به طبقه بندی همه چهار نوع محرک به دو دسته تقسیم می کند: خود و یا تصویر مثبت، و دیگران یا تصویر خنثی . شركت كنندگان دريافتند كه زمان پاسخگيري به گروه خود و ديگران به عنوان يك مرجع شخصي مورد استفاده قرار خواهد گرفت تا ارزیابی كند كه آیا آنها با موفقیت طبقه بندی تصاویر را آموختند . همانند آزمایشهای عملی، کلیدهای مورد استفاده برای طبقه بندی از یک ستون به دیگری تغییر یافتند، اما دو دسته (من یا تصویر مثبت و دیگران یا تصویر خنثی) بدون تغییر باقی مانده بود . بلافاصله پس از اتمام SRT، شرکت کنندگان اقدامات صریح (عزت نفس، صراحت ) و اندازه گیری ضمنی اعتماد به نفس را تکمیل کردند. تمام اقدامات، استثنا و دستکاری در این مطالعه در این نسخه خطی گزارش شده است.

نتایج

آمار توصیفی برای هر متغیر وابسته در جدول 2ارائه شده است . ما با استفاده از آزمون KS مشکلات توزیع پتانسیل را مورد بررسی قرار دادیم و دریافتیم که تمام متغیرها توزیع نرمال دارند. تجزیه و تحلیل چند متغیره واریانس (ارائه شده در جدول 3) نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه شاهد و گروه مورد آزمایش با توجه به اندازه گیری های صریح وجود دارداما میان اندازه گیری ضمنی عزت نفس وجود نداشت. در مقایسه با گروه شاهد، گروه آزمایشی سطح معناداری بالاتر از عزت نفس صریح (F(1،103) = 4.295، p = .041، d = 0.406) و سطح بالاتری از مثبت نگری صریح (F (1،103) = 3.950، p = .050، d = 0.386)گزارش شد. قدرت آماری (آزمون یک طرفه) از این نتایج قابل توجه 0.66 برای یک سطح آلفا 0.05 می باشد . دو گروه از لحاظ آماری با درجه اعتماد به نفس ضمنی تفاوت آماری نداشتند.

(F (1،103) = 0.343، p = 559، d = 0.114)، هرچند تفاوت ها در جهت تایید فرضیه بود.

نتایج تجزیه و تحلیل MANOVA

منبع متغیر وابسته ss df ms f sig
دستکاری تجربی اعتماد به نفس ضمنی 0.592 1 0.59 0.343 0.559
اعتماد به نفس صریح 0.874 1 0.874 4.295 0.041
مثبت نگری 1.43

1 1.435

3.950 0.050
اعتماد به نفس ضمنی 177.80 103 1.72
اعتماد به نفس صریح 20.966 103 0.204
مثبت نگری 37.424 103 0.363
اعتماد به نفس ضمنی 344.941 105
اعتماد به نفس صریح 1079.830 105
مثبت نگری 1542.734 105

بحث

هدف مطالعه اول این بود که آیا می توان اثرات نظم متقاطع را مشاهده کرد وقتی که ما از SRT استفاده می کنیم که خود را با محرک های بسیار مثبت ارتباط می دهد . . ما اثرات کوچک به متوسط در مورد اندازه گیری های صریح اعتماد به نفس و مثبت نگری، ​​(مقادیر d در حدود 0.40) و اثرات ضعیف و غیر قابل توجه در مورد اعتماد به نفس ضمنی پیدا کردیم . اثرات SRT بر روی اقدامات صریح در متانالیزه شدن آنها مشابه اندازه اثر میانگین است که توسط Mattawelli و همکاران گزارش شده است. (2017( نتایج به دست آمده نشان می دهد که ارتباط خود با محرک های بسیار مثبت می تواند خود ارزیابی صریح را بهبود بخشد . نتیجه جالب این بود که این اثر تنها بر روی اندازه گیری های صریح، نه بر معیار خودبینی ضمنی مشاهده شد. اگر چه به نظر می رسد نتایج از این ایده حمایت می کند که ارزش مثبت از محرک ها به خود منتقل شده است، ما نمی توانیم به عنوان یک توضیح جایگزین برای این نتایج اثر ویژگی های تقاضا را حذف کنیم (Orne، 1962). از این دیدگاه، ممکن است شرکت کنندگان ما در گروه تجربی خود ارزیابی صریح خود را تغییر داده باشند چون لحظه ارزیابی بلافاصله پس از SRT بود نه به دلیل اثر SRT . بنابراین، یکی از اهداف مطالعه دوم این بود از این محدودیت احتمالی جلوگیری کند.

مطالعه ۲

هدف اول پژوهش دوم، تکثیر اثر مشاهده شده در مطالعه 1 و ارائه قدرت آماری بیشتر به این یافته ها بود. علاوه بر این، ما همچنین سه هدف ثانویه داشتیم. اول، ما علاقه مند به حذف توضیح جایگزین از اثر ویژگی های تقاضا بود. برای رسیدن به این هدف، ما تاخیر زمانی را معرفی کردیم بین اتمام SRT و اندازه گیری اعتماد به نفس. دوم، ما علاقه مند شدیم ببینیم که آیا SRT بر چگونگی ارزیابی برخی از انواع تجربیات تأثیر می گذارد یا خیر. در اولین مطالعه،ما اثرات قابل توجهی بر مقیاس مثبت پیدا کرده ایم که پیشنهاد کرد که SRT جهت گیری کلی عمومی شرکت کنندگان را افزایش داده است. این نتیجه نشان می دهد که اثرات SRT می تواند فراتر از ارزیابی های خود باشد. بنابراین ما دو شاخص سلامت را در نظر گرفتیم :مشارکت تحصیلی و فرسودگی دانشجو.در نهایت، ما علاقه مند شدیم ببینیم آیا تکرار SRTبا شدت اثر یادگیری ارتباط دارد . بنابراین، ما از شرکت کنندگان درخواست کردیم SRT ها را روزانه تکمیل کنند، و دو بار این اثر را ارزیابی کردیم (پس از یک هفته و در پایان دو هفته).

روش

شركت كنندگان

114 دانش آموزان روانشناسی (88، 60٪ زن) به اطلاعیه های استخدام ما پاسخ دادند و فرم های رضایت آگاهانه دریافت کردند. اگرچه بیشتر دانشجویان ثبت نام شده (96 نفر) مرحله اول را تکمیل کردند،تنها 76 شرکت کننده (88.20٪ زن، متوسط ​​سن = 22.59 سال، sd سن 5.51) تمام مراحل نتایج را تمام کردند . همه ی دانش آموزان که حداقل یک بار در پلت فرم وب سایت Inquisit وارد شدند اعتبار دوره ای برای مشارکت در تحقیق دریافت کردند. همانند مطالعه 1 ، ما پیش بینی کردیم که یک نمونه از 64 شرکت کننده در هر گروه تجربی 80٪ توانایی برای تشخیص اندازه اثر متوسط ​​داشته باشد

معیارها

همانند مطالعه 1، ما از (Koole et al., 2001) برای ارزیابی اعتماد به نفس ضمنی و مقیاس اعتماد به نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) برای اعتماد به نفس صریح استفاده کردیم. علاوه بر این اقدامات، ما همچنین از دو اقدام بهزیستی استفاده کردیم: مشارکت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی . ما از نسخه دانشجویی مقیاس تعهد کاری Utrecht – (UWES-S، Schaufeli، Salanova، González-Romá، & Bakker، 2002) برای ارزیابی مشارکت کاری آکادمیک استفاده کردیم . پرسشنامه دارای سه بعد است (به عنوان مثال، قدرت ، تعهد و جذب) و شرکت کنندگان باید امتیازات خود را ارزیابی کنند با استفاده از مقیاس 7 نمره ای (0 هرگز؛ 6 همیشه). ما فرسودگی مطالعه را با پرسش نامه فرسودگی شغلی ماسالچ ارزیابی کردیم (MBI-SS, Schaufeli, Martínez, Pinto, Salanova, & Bakker, 2002). MBI-SS دارای سه بعد است (به عنوان مثال خستگی عاطفی، زوال شخصیت و دستیابی شخصی) . سندرم فرسودگی با خستگی بالا و زوال شخصیت و دستاورد شخصی کم مشخص می شود . تمام موارد در یک دامنه مقیاس 7 نمره به دست می آیند از 0 (هرگز) تا 6 (همیشه) .همه اقدامات دارای شاخص های عالی تست قابلیت اطمینان مجدد و با همبستگی بین لحظه اول و دوم اندازه گیری بین 0.70 و 0.85 بودند (برای اطلاعات بیشتر به جدول 4 مراجعه کنید).

روش

این تحقیق در دوره امتحان زمستان(ژانویه و فوریه) با استفاده از قابلیت های آنلاین نرم افزار Inquisit انجام شد. (Inquisit, 2014 ) . همه شرکت کنندگانی که به اطلاعیه های استخدام پاسخ دادند یک لینک اینترنتی دریافت کردند که در آن همه پرسشنامه های مطالعه و SRT ها را آپلود کردیم. هر شرکت کننده هر روز ب مدت دو هفته (14 روز) با استفاده از شماره سریال مدرسه وارد شد . شماره سریال به ما اجازه داد: a) برای نظارت بر میزان مشارکت، b) ارتباط داده ها جمع آوری شده در روز هفتم با داده های جمع آوری شده در روز 14؛ ج) اعطای اعتبار آموزشی به تمام شرکت کنندگان که حداقل یک بار وارد سیستم شده اند .لینک اینترنتی هر روز از ساعت 5 صبح تا 11 بعد از ظهر در دسترس بود و خارج از این فاصله زمانی در دسترس نبود. در اولین ورود به Inquisit، شرکت کنندگان به طور تصادفی در گروه آزمایشی یا کنترل قرار گرفتند ؛ این تقسیم اولیه بدون تغییر در سراسرمطالعه بود . دو بار یادآوری در مورد شرکت در این مطالعه وجود داشت ، یک روز قبل از لحظه جمع آوری داده ها (به عنوان مثال، در روزهای 6 و 13) . همانند مطالعه 1، SRT به عنوان تست حافظه ارائه شد. با این حال، چون شرکت کنندگان مجبور بودند روزانه SRT ها را تکمیل کنند، ما عکس های مثبت و خنثی را از یک روز به روز دیگر تغییر دادیم . ما تمام تصاویر را از مجموعه IAPS انتخاب کردیم، با استفاده از ارزش و درجه بندی شدت توسط اطلاعات Lang و همکاران. (2008). همه اقدامات، استثنا و دستکاری هادر مطالعه گزارش شده است.

تحلیل داده ها

ما دو روش مکمل برای تجزیه و تحلیل نتایج داشتیم. اول، ما مقایسه تمام مقادیر متغیرهای نتیجه در T1 (روز 7) راانجام دادیم و در T2 (روز 14)، برای اینکه آیا اختلاف بین دو شرایط آزمایش وجود دارد را بررسی کردیم . در رویکرد دوم، از تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام برای بررسی اثر افزایشی SRT در T2،استفاده شد ،در حالی که اندازه گیری در T1 را کنترل می کند. هدف از این روش بررسی اثر تجمعی SRT از T1 تا T2 بود. ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که SRT یک اثر تجمعی دارد اگر SRT یک اثر پیش بینی کننده در T2 داشته باشد که افزایشی به اندازه گیری T1 است.

نتایج

مقایسه های مقدماتیآمار توصیفی برای تمام متغیرهای وابسته در جدول 3 برای هر گروه آزمایشی در هر دو لحظه اندازه گیری ارائه شده است . همانند مطالعه 1، ما از آزمون KS برای بررسی اینکه فرضیه های عادی بر اساس تمام متغیرهای نتیجه مورد بررسی قرار گرفته اند، استفاده کردیم . نتایج حاصل از جدول 2 نشان دهنده تفاوت معنی داری در T1 (یعنی روز 7) بین گروه های تجربی و کنترل بود. در مقایسه با گروه کنترل، گروه SRT سطح پایینتری از فرسودگی را گزارش کرد(t (74) = 2.532, p = .013, d = 0.581).0در پایان 14 هفته (T2)، گروه تجربی به طور قابل توجهی از گروه کنترل در تمام نتایج مطالعه تفاوت داشت به استثنای اعتماد به نفس ضمنی (t(74) = 0.732, p = .467, d = 0.167).در مجموع می توان نتیجه گرفت که شرکت کنندگان که SRT ها را تکمیل کرده اند به طور قابل توجهی سطح بالایی از اعتماد به نفس صریح و سلامتی در( پایان 14 روز) را در مقایسه با شرکت کنندگان در گروه کنترل گزارش دادن

توضیحات جدول 4:

آمار توصیفی و تی تست مستقل برای گروه های کنترل و آزمایشی در دو ویو (مطالعه 2)

توجه داشته باشید. انحراف استاندارد در پرانتز ارائه می شود. N کنترل = 39. وN تجربی = 37

*تی تست درp < .05. قابل توجه است

**تی تست در p < .01 قابل توجه است

Implicit self-esteem : اعتماد به نفس ضمنی

Explicit self-esteem : اعتماد به نفس صریح

Engagement : اشتغال

Burnout : فرسوذگی

توضیحات جدول 5:

ماتریس همبستگی برای تجزیه و تحلیل رگرسیون انجام شده در مطالعه 2.توجه داشته باشید. مقادیر p در پرانتز ارائه می شوند. rSRT = 0 – گروه کنترل، 1 – گروه تجربی؛ T1 = در روز 7 ام آزمایش اندازه گیری می شود. T2 = در روز 14 ام آزمایش اندازه گیری می شود. ISE = اعتماد به نفس ضمنی؛ ESE = اعتماد به نفس صریح N = 76. توضیحات جدول 6 : رگرسیون گام به گام برای هر متغیر وابسته که در مطالعه 2 قرار دارد. توجه داشته باشید. همبستگی خودکار = همبستگی خودکار متغیر T1 در همان شرایط متغیر T2 اندازه گیری شده است. وضعیت = دستکاری تجربی (0 = کنترل، 1 – SRT)؛ B = ضریب رگرسيون غيرمتعارف.E = خطای استاندارد B ؛ N = 76⁎ p <.05.⁎⁎ p <.01.

تجزیه و تحلیل رگرسیون

نتایج ارائه شده در بالا نشان می دهد که SRT تأثیر قابل توجهی بر نحوه ارزیابی افراد و سطح سلامتی آنها دارد.با این حال، یکی دیگر از هدف این تحقیق مطالعه این بود که بررسی شود که ایا اندازه اثر به عنوان یک نتیجه از عمل SRT، از T1 تا T2 افزایش می یابد؟ برای رسیدن به این هدف، برای تجزیه و تحلیل داده ها در T2 از رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شد. برای هر متغیر وابسته اندازه گیری شده در T2، ابتدا در تجزیه و تحلیل رگرسیون، خود همبستگی را معرفی کرد (برای مثال متغیر یکسان اندازه گیری شده در T1).در مرحله دوم، ما گروه عضویت (0 – گروه کنترل، 1 – گروه تجربی) را در تجزیه و تحلیل رگرسیون اضافه کردیم. ماتریس همبستگی در جدول 4 ارائه شده و برآورد رگرسیون در جدول 5 ارائه شده است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون ارائه شده در جدول 6 نشان داد که در T2 ، SRT تاثير قابل ملاحظه اي بر عزت نفس صريح ( (B = 0.109, SE = 0.054, p = .035 و تعامل (B = 0.296, SE = 0.119, p = .014) داشته است . در مورد این متغیرها اثر SRT در T1 به طور آماری معنی دار نبود، بنابراین می توان نتیجه گرفت که اثر تجمعی از T1 تا T2 رخ داده است. در کنار این اثرات افزایشی قابل توجه، تجزیه و تحلیل رگرسیون ما نتایجی ناچیز نیز به دست آورد . در مورد فرسودگی شغلی، SRTs اثرات افزایشی قابل توجهی در T2 نداشت، زمانی که اثر آن در T1 بارز بود. این نشان می دهد که اگر اثر SRT در T1 معنی دار باشد در نتیجه تکرار از T1 تا T2 افزایش نمی یابد.

بحث

در مطالعه دوم، شرکت کنندگان SRT ها را روزانه تا دو هفته تکمیل کردند و در حدود 24 ساعت پس از اتمام SRT قبلی نتایج قابل توجهی پیدا کردند.از نتایج مطالعات دوم اثر SRT بر اعتماد به نفس صریح (و نه بر اعتماد به نفس ضمنی) تأیید می شود. علاوه بر این، مطالعه دوم نیز شواهدی در مورد اثر SRT بر سایر متغیرهای مربوط به اعتماد به نفس، مانند سلامت (به عنوان مثال، تعامل و فرسودگی) ارائه می دهد. در نهایت، نتایج مطالعات 2 نشان داد که اثرات SRT ، بعد از عمل مداوم 7 تا 14 روز در 18 ساعت بعد از اتمام کار ، می تواند مشاهده شود.

مطالعه ۳

پژوهش سوم پژوهش با هدف تقویت شواهد در مورد اثر SRT بر خود ارزیابی انجام شده است . برای رسیدن به این هدف، ما اولین مطالعه را در یک نمونه بزرگتر از شرکت کنندگان از یک جمعیت متفاوت (به عنوان مثال مکانیک های ترک آمازون) تکرار کردیم. علاوه بر این، ما همچنین نسخه کوتاه مقیاس های فشار اضطراب افسردگی (DASS-21، Henry & Crawford، 2005) را برای ارزیابی سلامت روان خود اعلام کردیم. ما خودسنجی سلامت روان را برای انجام تحقیقات اضافی در مورد وقوع یک اثر SRT بر متغیرهای مرتبط با عزت نفس اضافه کردیم. ما مطالعه تکثیر را با استفاده از الگو پیشنهاد شده توسط Van ‘t Veer و GinerSorolla (2016) ثبت کردیم و پروتکل ناشناس در https://osf.io/8rsx2/register/5730e99a9ad5a102c5745a8a در دسترس است .

روش ها

شركت كنندگان

شرکت کنندگان مکانیک ترک از ایالات متحده را با استفاده از امکانات آنلاین آمازون استخدام کردیم.تجزیه و تحلیل قوی قبلی نشان داد که 105 شرکت کننده در هر گروه تجربی (یعنی 210 نفر در مجموع) تجزیه و تحلیل قدرت قبل از آن نشان داد که105 شرکت کننده در هر گروه تجربی (یعنی 210 نفر در مجموع) باید 0.95 توان آماری را برای پیدا کردن دو سر آلفای مساوی 05/0 را در اندازه اثر متوسط پیدا کنیم (d = 0.50). در ابتدا 211 نفر اقدامات ما را تکمیل کردند اما ما 33 شرکت کننده را حذف کردیمزیرا آنها <80٪ رده بندی صحیح در کار SRT داشتند . نمونه نهایی شامل 178 شرکت کننده (10/55٪ مرد، 72٪ با سن بین 25 تا 45 سال، 50٪ دارای مدرک کارشناسی). شرکت کنندگان برای تکمیل این مطالعه 1.5 دلار دریافت کردند.

اندازه گیری ها

از آنجا که ما قصد داشتیم مطالعه 1 را تکرار کنیم ، ما از IPT.، (Koole et al 2001) برای ارزیابی اعتماد به نفس ضمنی استفاده کردیم. مقیاس عزت نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) برای اعتماد به نفس صریح و مقیاس مثبت (Caprara et al.، 2012) برای ارزیابی مثبت بودن صریح است . همه این اقدامات شاخص های سازگاری داخلی را داشتند(0.672 برای اعتماد به نفس ضمنی، 0.923 برای اعتماد به نفس صریح و 0.919 برای مثبت) . علاوه بر این، ما همچنین نسخه کوتاه مقیاس فشار اضطراب افسردگی (DASS-21، Henry & Crawford، 2005) را برای ارزیابی خودسنجی سلامت روان را ارائه دادیم. DASS-21 (هنری و کرافورد، 2005) یک پرسشنامه خود سنجی محبوب برای افسردگی و اضطراب و استرس است . پاسخ دهندگان مجبور بودند پاسخ خود را با استفاده از مقیاس 4 نمره اعمال کنند(0- “به هیچ وجه به من اعمال نشد” 3- “تقریبا یا اغلب به من اعمال شده است”) و نمرات بالاتر نشان دهنده سلامت روانی بدتر است.

روش

ما شرکت کنندگان مکانیک ترک آمازون را استخدام کردیم. در صفحه استخدام شرکت کنندگان اطلاع داده شد که ما یک مطالعه تحقیقاتی در مورد تفاوت های فردی در مورد منحنی یادگیری انجام دادیم.شرکت کنندگان به اسکریپت Inquisit آنلاین دسترسی پیدا کردند (Inquisit، 2014) آنها به صورت تصادفی به یک گروه آزمایشی یا کنترل منتقل شدند. همانند مطالعات قبلي، SRT به عنوان تست حافظه ارائه شد و ما از اسکریپت ها و محرک ها از مطالعه 1 استفاده کردیم. همه اقدامات، استثنا و دستکاری در مطالعه گزارش شده است.

نتایج

در حال حاضر آمار توصیفی بر روی تمام متغیرهای وابسته در جدول 7 ارائه شده است. همه متغیرها دارای توزیع متقارن بودند به جز DASS-21 که به طور مثبت نامتوازن بود. همانند مطالعه 1، ما فرضیه هارا با استفاده از تجزیه و تحلیل چند متغیره واریانس مورد آزمایش قرار دادیم . نتایج در جدول 8 نشان داده که تفاوت معنی داری در اعتماد به نفس صریح بین گروه تجربی و کنترل وجود دارد (F(1, 176) = 10.915, p = .001, d = 0.493)همانند مطالعات قبلی، اعتماد به نفس صریح در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. توضیحات جدول 7 : آمار توصیفی متغیرهای وابسته مطالعه 3

Implicit self-esteem : اعتماد به نفس ضمنی

Explicit self-esteem : اعتماد به نفس صریح All participants:: تمام شرکت کنندگان توضیحات جدول8 : نتایج تجزیه و تحلیل MANOVA (مطالعه 1) experimental manipulation : دستکاری تجربیPositivity: مثبت بودن ما در مورد مثبت بودن تفاوت های قابل توجهی را به دست آوردیم . (F (1،176) = 3.527، p = .062، d = 0.282). و نتایج نامطلوب در مورد خود سنجی سلامت روان(F(1,176) = 0.289, p = .592, d = 0.081 ) و اعتماد به نفس ضمنی(F(1,176) = 0.002, p = .967, d = 0.006). گزارش شده است . از آنجا که نتایج صریح ما به شدت وابسته بودند. (یعنی r (176) = 0.676 برای رابطه بین عزت نفس صریح و مثبت بودن، r (176) = -0.517 برای رابطه بین عزت نفس صریح و خودسنجی سلامت روان گزارش شده، r (176) = -0.353 برای رابطه مثبت بودن و خودسنجی سلامت روان گزارش شده) ما همچنین بررسی کردیم که آیا SRT تأثیری بر واریانس خود دارد. بنابراین، ما نمره یک فاکتور را که 68.080٪ از واریانس رایج را توضیح داد تشریح کردیم . و ما دو گروه تجربی را مقایسه کردیم. ما دریافتیم که SRT تأثیر قابل توجهی بر این فاکتور داشت (t(176) = 2.406, p = .017, d = 0.361, power = 0.774).

بحث

در تحقیق سوم، ما مطالعه 1 را بر روی نمونه ی ایالات متحده تکرار کردیم. نتایج ما اثرات قابل توجهی از SRT را بر اعتماد به نفس صریح و اثر ناچیزی بر اعتماد به نفس ضمنی تکرار کرد. علاوه بر این، اثر ضعیفتری بر مقیاس مثبت بودن پیدا کرد، در مقایسه با اثری که در مطالعه 1 یافت شد . در نهایت، ما اثری از SRT را بر خودسنجی سلامت روان پیدا نکردیم .

بحث عمومی

هدف این پژوهش تحقیق در مورد اینکه آیا کار خود ارجاع (Perkins et al., 2005) می تواند برای افزایش ارزش مثبت خود استفاده شود. مطالعات تحقیقاتی قبلی از طریق ارزیابی اعمال شرطی سازی با موفقیت ارزش “خود” را تغیییر داد. (Baccus et al., 2004; Dijksterhuis, 2004; Covin, 2008; Grumm et al., 2009).بنابراین ما انتظار داشتیم که پس از اتمام SRT که خود را با محرک های بسیار مثبت مرتبط می کند بتوانیم خود ارزیابی های مثبت بیشتری پیدا کنیم . نتایج حاصل از سه آزمایش مستقل ، به دنبال نسخه اصلاح شده SRT شواهد همگانی را در رابطه با افزایش صریح خود پنداره مثبت ارائه داد . در مطالعات ما، اعتماد به نفس صریح در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل توجهی بالاتر بود. (که خود را با محرک های بسیار مثبت مرتبط می کند) (که همان کار طبقه بندی را کامل می کند ، اما بدون دسته بندی خود / دیگران)علاوه بر این، نتایج مطالعات 2 نشان می دهد که اثر را می توان در 18 ساعت بعد از اتمام SRT قبلی مشاهده کرد . مقادیر اندازه گیری شده در مطالعات ما شبیه به آنهایی است که در متاآنالیز Mattavelli et al. (2017) گزارش شده است . که نشان می دهد روابط ایجاد شده بین خود و دیگر محرک ها می تواند منجر به تغییر در ارتباط در هر دو جهت شود . این یافته مهم است زیرا نشان می دهد که خود را با انگیزه های خنثی مرتبط می کند (همانطور که معمولا در SRT های کلاسیک انجام می شود) می تواند منجر به کاهش ارزش مثبت خود شود . به جز Baccus و همکاران. (2004) و Grumm و همکاران. (2009) مطالعات قبلی در زمینه شرطی سازی ارزیابی، اعتماد به نفس صریح را ارزیابی نکردند . بنابراین نتیجه کلی در مورد یادگیری خودارزیابی صریح نارس است . با این حال، ما بر این باوریم که یافته های قابل توجه ما باید مطالعات تحقیقاتی آینده را تشریح کند تا اثرات یادگیری ارزشمندی را در هر دو شکل از اعتماد به نفس (به عنوان مثال، ضمنی و صریح)بررسی کنیم. علاوه بر این، تحقیقات آینده نیز باید بررسی کنند که آیا انتقال ارزش را می توان با محرک های ضعیف تر مشاهده کرد یا اینکه آیا ارزش مثبت محرک ها پس از جفت شدن با خود تغییر می کند.جالب توجه است، ما نتیجه قابل توجهی در مورد اعتماد به نفس ضمنی پیدا نکردیم، اگر چه اندازه اثر در جهت مورد انتظار بود (به عنوان مثال، گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کمی بالاتر بود). اگر چه از یک کار دسته بندی شبیه به آنچه که توسط Ebert و همکاران استفاده شده است. (2009)استفاده کردیم ما مقادیر کوچکتر را به دست آوردیم و معتقدیم که چهار دلیل ممکن برای این نتیجه وجود دارد . برخلاف Ebert و همکاران (2009، آزمایش 1)، ما دسته “دیگران” را با یک مجموعه خنثی از محرکها، نه با یک مجموعه منفی محرک ها مرتبط کردیم . بنابراین، یک توضیح ممکن برای اندازه اثر کوچکتر این است که محرک های مثبت و خنثی ما در مقایسه با محرک های مثبت و منفی که توسط Ebert و همکاران استفاده می شود شباهت بیشتری را داشتند. (2009) توضیح احتمال دوم برای اندازه اثر کوچکتر ما در طراحی مطالعات تحقیقاتی قرار دارد . Ebert و همکاران (2009، آزمایش 1)یک وضعیت «خود + / دیگران-» با شرایط «خود-/ دیگران +» مقایسه کردند در حالی که ما یک شرایط “self + / other0” را با یک گروه کنترل که گروه های خود / دیگر را شامل نمی شد، مقایسه کردیم. سومین توضیح احتمالا مربوط به اندازه گیری اعتماد به نفس ضمنی است که ما در مطالعات خود استفاده کردیم. Ebert و همکاران(2009) از آزمون ارتباطی ضمنی استفاده کردند , و ما از روان درمانی بین فردی استفاده کردیم . ما از آزمون ارتباط ضمنی استفاده نکردیم چون SRT اصلاح شده می تواند یک وظیفه باشد که مشارکت کننده را برای بخش “خود + مثبت” از آزمون ارتباطی ضمنی آموزش می دهد. علاوه بر این، به طور کلی تصدیق شده است که اقدامات ضمنی اعتبار همگرایی ضعیف دارند (Falk & Heine، 2015). بنابراين تأثير ناچيز بر ipt نباید به عنوان نشانگر اين باشد که SRT اصلاح شده اثرات ناچيزي بر تمام معيارهاي اعتماد به نفس ضمنی دارد. در نهایت دلیل کافی بر عدم اعتماد به اعتماد به نفس ضمنی در یافته های گزارش شده توسط Grumm (2009) و همکاران پیدا نشد. در مطالعات Grumm و همکاران (2009) نشان می دهد که اعتماد به نفس ضمنی تحت تاثیر دستکاری های عاطفی قرار می گیرد، در حالی که اعتماد به نفس صریح توسط دستکاری های گزاره ای تحت تاثیر قرار می گیرد. در مطالعه ما ممکن است SRT اصلاح شده یک پیش فرض باشد و دستکاری عاطفی نباشد . همراه با نتایج حاصل از ارزیابی خودسنجی، ما همچنین بررسی کردیم که آیا می توانیم اثر SRT را بر مفاهیم مرتبط با عزت نفس مشاهده کنیم. تحولات اخیر نشان می دهد که خودسنجی های مثبت یک تظاهرات خاص مثبت است که بیشتر از ویژگی های عمومی فرد است که شامل ارزیابی “دید مثبت از خود، زندگی شخص، و آینده فرد، و نیز اعتماد به نفس به دیگران است” (Caprara et al.، 2012 p. 702) . بنابراین، ما همچنین معیارهای مثبت (Caprara et al.، 2012) معیارهای سلامت علمی (تعامل و فرسودگی) یا اقدامات خودسنجی سلامت روان (DASS-21، Henry & Crawford، 2005) را در نظر گرفتیم. در مورد این متغیرها نتایج ما میکس شدند. از یک طرف، اثرات قابل توجهی بر مثبت بودن (از لحاظ آماری در مطالعه 1 و به مقدار ناچیز در مطالعه 3) و متغیرهای سلامتی (مشارکت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی در مطالعه 2) مشاهده شد. از طرف دیگر، در مورد خودسنجی سلامت روان ، تقریبا اثرات تهی را در بر داشت (مطالعه 3) . در مطالعه 3 ما دریافتیم که اثر SRT اصلاح شده بر یک عامل پنهان قابل توجه است که واریانس مشترک متغیرهای صریح ما (یعنی عزت نفس، مثبت بودن و خودسنجی سلامت روان) را نشان می دهد. بنابراین، این یافته ها نشان می دهد که اثر SRT برای ارزیابی مثبت کلی راجع به موقعیت سلامتی خود با گرایش فرد مرتبط است و نه تنها با خود شخص .در نهایت، ما بررسی کردیم که ایا تکرار SRT تأثیری دارد . ما دریافتیم که وقتی اثر SRT در روز 7 ام مطالعه (مورد فرسودگی در مطالعه 2) قابل توجه بود اندازه اثر در پایان مطالعه به طور معنی داری با شرایط آزمایش پیش بینی نشده بود ما دریافتیم که وقتی اثر SRT در روز 7 روز مطالعه (مورد فرسودگی در مطالعه 2) قابل توجه بود، اندازه اثر در پایان مطالعه به طور معنی داری با شرایط آزمایش پیش بینی نشد. این نشان داد که، هنگامی که نتایج یک بار قابل توجه است،اثر SRT به طور قابل توجهی بهبود نیافت . با این حال، اگر اثر پس از نیمه اول مطالعه 2 قابل توجه نباشد، تکرار SRT در پایان مطالعه تاثیر قابل توجهی دارد . در این لحظه مشخص نیست که آیا این تمایز را می توان به متغیر وابسته نسبت داد. بنابراین، برای درک بهتر اثرات متفاوتی از این تکرار باید در آینده یک سری تحقیقات گسترده تری از متغیرهای مثبت را بررسی کنند. یافته های ما نشان می دهد که مثبت بودن صریح می تواند با استفاده از روش یادگیری ارزیابی بر مبنای قوانین متقاطع تغییر یابد. این مهم است زیرا نشان می دهد که می تواند تغییرات زمانی را در ارزیابی خود و رفاه صریح ایجاد کند . از آنجایی که برخی از تغییرات در تندرستی پس از نیمه اول مطالعه 2 رخ داده است، ممکن است که تندرستی صریح ، در مقایسه با اعتماد به نفس ضمنی به تغییر با استفاده از نسخه اصلاح شده SRT حساس تر باشد.

محدودیت ها

برخی از محدودیت های یافته های ارائه شده در این مقاله به شرح زیر است. اولا، اثرات قابل توجهی بر اعتماد به نفس ضمنی پیدا نکردیم اگر چه اعتماد به نفس ضمنی در مقایسه با گروه کنترل در شرایط srt اندازه اثر کمی بیشتر را نشان داد . ما اعتقاد داریم که این نتایج محدود به این واقعیت است که ما فقط از یک معیار برای اعتماد به نفس ضمنی (IPT – Koole et al.، 2001) استفاده کردیم . از آنجایی که اقدامات ضعف اعتماد به نفس به طور کلی غیرقابل همبستگی است (Baccus و همکاران، 2004؛ Bosson et al.، 2000)، مطالعات آینده اگر از روشهای مختلف برای اعتماد به نفس استفاده کنندمیتوانند اندازه اثر بزرگتری را پیدا کنند. ثانیا،یک توضیح جایگزین برای اثر SRT بر روی اندازه گیری های صریح، اثر مشخصات تقاضا است (Orne، 1962) . به نظر ما، این توضیح جایگزین توسط نتایج مطالعات 2 پشتیبانی نمی شود، زیرا i) بیشتر متغیرهای وابسته بعد از 7 روز اثرات قابل توجهی نداشته اند ii) تأخیر 18 ساعته بین SRT نهایی و تکمیل اقدامات صریح وجود دارد . با این حال، مطالعات آینده باید شامل بررسی دستکاری صریح برای اثر مشخصه تقاضا باشد .محدودیت سوم مطالعات ما به ماهیت متغیرهای وابسته ما بستگی دارد . اگر چه ما اثرات قابل توجهی بر اقدامات خود گزارش کرده ایم ،ما اطلاعات کمی در مورد تاثیرات بر رفتار واقعی انسان داریم. بنابراین، مطالعات آینده همچنین باید بررسی کنند که آیا اثر SRT اصلاح شده نیز می تواند در ثبت رفتارهای واقعی مشاهده شود. در نهایت، یکی دیگر از محدودیت ها عدم وجود زمان اقدامات پیگیری است. اگر چه اثرات در 18 ساعت بعد از اتمام آخرین SRT (مطالعه 2) ارزیابی شده است، مطالعات ارائه شده در این مقاله اطلاعاتی در مورد مدت زمان اثر SRT ارائه نمی دهند. بنابراین، مطالعات آینده باید در مورد استفاده از اقدامات پیگیری، برای غلبه بر این محدودیت ها را در نظر بگیرند

نتیجه گیری

پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی های “خود” و ارزیابی سلامتی و خوشی، شواهدی در مورد ارزیابی فرآیندهای یادگیری ارائه می دهد . ما نشان دادهایم که فرایندهای یادگیری ارزشمند می تواند تغییرات در این ارزیابی ها را در هر دو حالت تجربی و طبیعی توضیح دهد. در حالت دیگر، نتایج ما حمایت از دیدگاه مثبت عمومی را فراهم کرد (Caprara و همکاران، 2012)که اظهار داشت که ارزیابی های “خود” یک شکل خاص از جهت گیری مثبت عمومی است.

ملاقات با خویشتن

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *