چگونه والدین خوبی باشیم؟

اگرچه موارد بسیاری از جمله، سوء استفاده، بی‌توجهی یا آزادی بیش از حد دادن، برای اثبات والد بد بودن وجود دارد اما، هیچ راه درستی برای پدر و مادر خوب بودن تعریف نشده است. هر چند که چالش اصلی، مقاومت در برابر میل به مدیریت، هدایت یا کنترل کردن دائمی فرزندان است اما، براساس تحقیقات، والدینی که فضای کافی برای کشف کردن، رشد و از همه مهمتر، شکست خوردن را در اختیار فرزندانشان قرار می‌دهند، در انجام وظیفه‌شان به عنوان یک والد بهتر عمل می‌کنند. هیچ والدی نباید به فرزندش اجازه دهد که سلامتی یا ایمنی خود را به خطر بیاندازد یا قوانین اصلی خانه، به خصوص قوانین مربوط به مسئولیّت‌هایش در خانه یا مدرسه را نقض کند. اما، فراتر از همة این موارد، ساختن زندگی خانوادگی که مراقبت، ثبات، انتخاب‌ها و پیامدها را به دنبال دارد، باید تا حد زیادی به رشد اجتماعی، عاطفی و فکری کودک کمک کند و علاوه براین، باید موجب قوی‌تری شدن پیوند بین والدین و فرزند شود و سال‌های پرورش کودک سال‌هایی توام با شادی برای همة افراد خانواده باشد.

در این مقاله می‌خوانیم
-ساختن خانه‌ای شاد
-اجتناب از آسیب‌ها
-ارائه حمایت عاطفی
-ساختن خانه‌ای شاد

تناقض تربیتی موجود این است که آنچه فرزندان نیاز دارند معمولاً کمتر از چیزی است که والدین فکر می‌کنند. با این حال، آنچه فرزندان نیاز دارند یعنی، عشق، امنیّت عاطفی، گفتگو، تایید کردن، مسئولیّت‌ها، گذراندن زمان بیرون از خانه و فرصت برای بازی و یادگیری بسیار مهم هستند. والدینی که قادرند روی این اهداف اصلی تمرکز کنند و گرفتار کارهای پیش افتاده و بی‌اهميّتی مثل مجبور کردن کودک به پوشیدن یک لباس برای پیش‌دبستانی نمی‌شوند، متوجه خواهند شد که آنها و فرزندشان لذت بیشتری می‌برند و فرزندشان خیلی سریع با آنها احساس راحتی می‌کند.

والدین چگونه می‌توانند با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند؟
عادات و کارهای روزمره می‌توانند راهی قدرتمند برای برقراری ارتباط با فرزندان باشد و به احساس امنیّت عاطفی آنها کمک کنند. براساس تحقیقات، زمانی که هر روز والدین و کودک با هم صرف مطالعه، گوش دادن به موسیقی، بیرون رفتن، انجام یک کار ساده و به خصوص یک تعامل ساده برای شروع روز و هنگام خواب برای مرور کارهای روزمره و گفتن شب بخیر می‌کنند، به فرزندان برای داشتن یک زندگی با ثبات و دیدگاه عاطفی مثبت کمک می‌کند.
چرا صحبت کردن با فرزندان بسیار مهم است؟
براساس تحقیقات، گپ‌زدن معمولی که به عنوان مزاح هم شناخته می‌شود، برای رشد عاطفی کودکان و واژگان آنها ضروری است. گفتگوهای غیررسمی با والدین دانش و مهارت‌های کودکان را افزایش می‌دهد و تاثیرات عاطفی و اجتماعی مثبتی روی آنها دارد، تاثیراتی که تا بزرگسالی نیز ادامه می‌یابند. برنامه‌های آخر هفته، اخبار محله، خاطرات خنده‌دار، تغییرات فصلی، فهرست کارها، یادآوری خواب‌ها و چیزهای هیجان‌انگیز، موضوعات خوبی برای گپ زدن در طول روز هستند.
والدین چگونه می‌توانند فرزندان را برای همکاری کردن راضی کنند؟
برای امتناع کودک از همکاری با والدین دلایل متعددی وجود دارد، هرچند که والدین این دلایل را برای عدم همکاری کودک کافی نمی‌دانند. به عنوان مثال، کودکی که عمیقاً درگیر بازی کردن است، در مقابل لباس پوشیدن یا شام خوردن مقاومت نشان می‌دهد. برای اجتناب از بروز این کشمکش، والدین باید قبل از درخواست از کودک دقت کنند که او مشغول انجام دادن چه کاریست. صحبت کردن با کودک در مورد کاری که انجام می‌دهد و حتی همکاری کوتاه مدت با کودک، قبل از انجام دادن کار ضروری، ممکن است مثمرثمر باشد. تنها پنج دقیقه از چنین «مراقبت‌ کردن‌های حساس» نه تنها از مقاومت جلوگیری می‌کند بلکه، به کودک کمک می‌کند تا صلاحیّت اجتماعی خود را بهبود بخشد.
آیا داشتن حیوان خانگی برای کودک مفید است؟
تحقیقات نشان می‌دهند داشتن حیوان خانگی برای کودکان مفید است. براساس بسیاری از مطالعات، داشتن سگ به کودکان در آموختن حس مسئولیّت‌پذیری و همدلی کمک می‌کند و به طور بالقوه مهارت‌های زبانی آنها را بهبود می‌بخشد. همچنین تحقیقات اخیر نشان داده است، کودکانی که با یک حیوان خانگی زندگی می‌کنند کمتر دچار مشکلات رفتاری یا درگیری با همسالان خود می‌شوند و بهبود رفتاری آنها به طور متوسط حدود 30 درصد است. تاثیر داشتن حیوان خانگی به سادگی با داشتن سگ در خانه و هنگامی که کودکان در پیاده‌روی بردن سگ و مراقبت از آن کمک می‌کنند، مشخص می‌شود. البته داشتن یک حیوان خانگی لزوماً علائم بیماری‌های عاطفی تشخیص داده شدة بالینی را کاهش نمی‌دهد.
فرزندپروری آزاد چیست؟
براساس قوانین محلی در بسیاری از شهرها و ایالت‌ها، تنها ماندن کودکان زیر سن خاص در خانه یا بیرون از خانه غیرقانونی است. بسیاری از والدین به این قوانین اعتراض کردند و معتقدند کودکان بین سن 8 تا 12 سال براساس صلاحدید والدینش، جهت مسئولیت‌پذیر بودن، می‌توانند در خانه یا بیرون از خانه تنها باشند. براساس این جنبش که اغلب به عنوان فرزند پروری آزاد نامیده می‌شود، لغو چنین قوانینی برای خانواده‌ها آزادی، استقلال، اعتماد و شادی بیشتری به ارمغان آورد. درحالیکه برخی از شهرداری‌ها برای اصلاح قوانین خود اقدام کرده‌اند اما، تعداد زیادی از آنها در مقابل تغییر قوانین مقاومت می‌کنند.

اجتناب از آسیب‌ها
کامل بودن والدین غیرممکن است. خوشبختانه، پدر یا مادر مناسب بودن کار دشواری نیست. گوش دادن، حمایتگر بودن، تشویق کردن به فعالیّت و خلاقیّت و ایجاد ساختار خانوادگی ایمن همگی در ایجاد دوران کودکی که به رشد کودک کمک کند، بسیار مهم هستند. متاسفانه در دنبال کردن این اهداف هم ممکن است والدین زیاده‌روی کنند. به عنوان مثال، برنامه‌ریزی بیش از حد برای کودکان، مدیریت ذره‌بینی، امتناع از شناخت تلاش‌های عاطفی آنها برای آنچه هستند، مدل‌سازی پاسخ‌های زیان‌بخش به استرس، زیرپا گذاشتن مرزها، انتقاد از بچه‌ها یا مقایسة آنها با دیگران -حتی خواهر یا برادر- از سر ناامیدی.
آیا والدین می‌توانند همیشه کامل باشند؟
در یک کلام نه، همانطور که هیچ فرزندی نیز نمی‌تواند کامل باشد. والدینی که معتقدند کمال در خود یا فرزندانشان دست یافتنی است، اغلب برای لذت بردن از نقش خود یا ایجاد شادی برای فرزندانشان تلاش می‌کنند. خودانتقادگر بودن برای پدر و مادر بسیار آسان است. آنها خود را به خاطر فرصت‌هایی که در اختیار فرزندانشان قرار ندادند یا اینکه به اندازة کافی به فرزندانشان فشار نیاورده‌اند، سرزنش می‌کنند. اما دوران کودکی سخت و بیش از حد برنامه‌ریزی شده ممکن است برای فرزندتان مناسب نباشد. بسیاری از کارشناسان معتقدند پدر و مادری که «به اندازه کافی خوب» هستند برای تربیت فرزندانی شایسته و دوست داشتنی، با اعتماد به نفس کافی جهت پیگیری علایق خود و فرزندانی که در زندگی شکست خود را می‌پذیرند، کافی هستند.
آیا فرزندپروری در درجه اول به معنی تحت کنترل بودن است؟
نباید اینگونه باشد. بسیاری از والدین بر این باورند که باید کودکان خود را همیشه کنترل کرده و راهنمایی کنند تا به فردی مطابق دیدگاه خودشان تبدیل شوند. این والدین زمانی که با مخالفت کودکانشان روبرو می‌شوند، شوکه و خشمگین شده و این خشم منجر به جنگ قدرت و سال‌ها کشمکش و درگیری بین والدین و فرزندان می‌شود. والدین می‌توانند به جای تمرکز کردن روی انتظارات و استانداردهای اولیّه برای مسئولیت‌ها و کارهای روزمره و پایبندی به این استانداردها، درحالیکه برای درک خلق و خو و نیازهای عاطفی فرزندان خود تلاش می‌کنند، با فرزندان خود ارتباط برقرار کرده و با آنها در کشف و تعقیب علایقشان همکاری کنند.

والدین چگونه می‌توانند اطمینان حاصل کنند که موضع یکسانی در مقابل فرزندانشان دارند؟
در بسیاری از خانواده‌ها یکی از والدین به عنوان «پلیس بامزه» یا «پلیس خوب» ظاهر می‌شود و دیگری در نقش یک «پلیس جدی» یا «پلیس بد» رفتار می‌کند. این امر نه تنها به شکل بالقوه باعث ایجاد خانوادة ناسالم می‌شود بلکه، روابط بین والدین را نیز تغییر می‌دهد. پارتنرهایی که به عنوان والدین در مورد ارزش‌های خودشان و اولویت‌های یکدیگر بحث می‌کنند، با اعتماد به نفس بیشتری با فرزندان خود رفتار کرده، مسئولیت‌ها را به شکل مساوی تقسیم و با هماهنگی بیشتری با فرزندانشان برخورد می‌کنند.
والدین چگونه تشخیص می‌دهند فرزند خردسالشان بازیگوش است یا نه؟
تشخیص دادن اینکه آیا کودک بد رفتار است یا برای رفتار نامناسب کودک دلیل موجهی وجود دارد، احتمالاً برای والدین دشوار است. به عنوان مثال، ممکن است کودکان در طول یک روز پرمشغله بیش از تحریک شوند یا شتاب‌زده رفتار کنند؛ وقتی گرسنه هستند عصبانی شوند؛ برای بیان احساسات مهمشان تقلا کنند؛ به یک دورة طولانی مدت عدم فعالیت بدنی با انرژی بالا یا نیاز به بازی کردن واکنش نشان دهند؛ یا به دلیل محدودیّت‌های متناقض والدین کلافه شوند. بررسی گذشته و ارزیابی اینکه آیا رفتار کودک ناشی از عاملی خارج از کنترل مستقیم والدین است می‌تواند تا حد زیادی مانع از تنبیهی شود که کودک مستحق آن نیست.
حضور والدین در شبکه‌های اجتماعی باید چگونه باشد؟
در حالت ایده‌آل والدین باید مسئولیت‌پذیر باشند. براساس نظرسنجی‌ها بیش از 90 درصد کودکان تا سن 2سالگی در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند که این حضور اغلب در حساب‌های ایسنتاگرام یا فیسبوک خودشان است(که توسط والدین ایجاد و مدیریت می‌شود). شَرنتینگ یا اشتراک‌گذاری اخبار و تصاویر کودک می‌تواند اعتبار اجتماعی و حمایت جامعة آنلاین را برای والدین به دنبال داشته باشد. اما، زمانی که کودکان وارد سنین نوجوانی می‌شوند، ممکن است بابت محتوایی که والدینشان به اشتراک گذاشتند احساس شرمساری کنند که این امر منجر به کشمکش خانوادگی می‌شود. والدین باید از تنظیمات حریم خصوصی تمام شبکه‌های اجتماعی مطلع باشند و به این موضوع توجه کنند که آیا یک عکس خاص ممکن است باعث شرمساری کودک شود یا خیر و به مرور زمان با بزرگ شدن کودک قبل از اشتراک گذاری تصاویر با او مشورت کنند و تاییدش را بگیرند.

ارائه حمایت عاطفی
اضطراب یا نگرانی والدین ممکن است موجب اضطراب در کودک شود. والدینی که در مورد دغدغه‌های بزرگسالان با کودکان خود صحبت می‌کنند اغلب در الگوسازی یا آموزش مهارت‌های مقابله‌ای شکست می‌خورند؛ والدینی که غیر قابل اعتماد هستند یا به قول‌های خود عمل نمی‌کنند، باعث بروز اضطراب در فرزندان خود می‌شوند. اما، والدینی که برای از بین بردن هر گونه اضطراب تلاش می‌کنند به عنوان مثال، مسئولیت کارهای دشوار را به عهده می‌گیرند، به شکل ناخودآگاه کودکانی تربیت می‌کنند که برای مقابله با چالش‌ها و استرس تلاش می‌کنند. والدینی که زمانی را صرف گوش دادن به فرزندان خود می‌کنند، نگرانی‌های کودکان را جدی می‌گیرند، حمایت همیشگی دارند، عقب‌نشینی می‌کنند و به کودکان اجازه می‌دهند خودشان مشکلات را حل کنند( یا نکنند) و وقت آزادی به بازی کردن اختصاص می‌دهند، به رشد کودکان خود کمک می‌کنند.
چگونه می‌توانید یک کودک مضطرب را آرام کنید؟
ممکن است کودکان در شرایط مختلف مضطرب شوند-مثلاً در مطب دکتر، در جشن تولد، قبل از امتحان یا در طوفان- و به دنبال کمک والدین برای کاهش اضطرابشان باشند. متاسفانه به احتمال زیاد گفتن جملة «آرام باش» به تنهایی کارساز نیست. اما تشویق کردن آنها به آرام کردن خود با جویدن آدامس، آواز خواندن، صحبت کردن واضح در مورد نگرانی‌هایشان و نام‌ بردن آنها، پیدا کردن نکتة طنز موقعیت موجود می‌تواند به عبور کردن آنها از شرایط استرس‌زا کمک کند و برای مقابله با شرایط استرس‌زای آینده آماده شوند.
زمانی که کودکان مضطرب هستند، والدین چگونه باید آرامش خود را حفظ کنند؟
زمانی که کودکان مضطرب هستند والدین نیز دچار استرس می‌شوند اما، والدین باید در این شرایط از نشان دادن اضطرابشان یا «تطابق خلق و خوی با کودکان» خودداری کنند زیرا، این امر موجب اضطراب بیشتر کودک می‌شود. حفظ آرامش و ثبات با استفاده از تکنیک‌های تمرکز حواس می‌تواند به والدین کمک کند که حتی در لحظات سخت نیز به عنوان یک حامی برای کودکان باقی بمانند.
والدین چگونه می‌توانند به کودکان کمک کنند تا در مورد احساساتشان صحبت کنند؟
کودکان کوچکتر احساسات را عمیقاً درک می‌کنند اما، احساسات آنها ممکن است به سرعت تغییر کنند، گاهی اوقات والدین را شوکه کرده و باعث ایجاد احساس درماندگی در والدین ‌شود. کودک ممکن است توانایی محدودی برای کنترل احساسات خود داشته باشد اما، والدین می‌توانند به او کمک کنند تا شایستگی لازم برای مدیریت احساسات را بهبود بخشیده و اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهند.
کودکان بسیار حساس از والدین خود چه انتظاری دارند؟
کودکان بسیار حساس معمولاً بیشتر از سایر کودکان با احساسات خود مبارزه می‌کنند، به راحتی مغلوب شده و با مشکلات شخصاً مواجهه می‌شوند. والدینی که در مدیریت احساسات خود به خوبی عمل می‌کنند، می‌توانند با ایجاد یک محیط آرام در خانه، شاید در یک مکان خاص، با تمرکز روی نقاط قوّت کودک و در عین‌حال پذیرفتن مبارزات او به عنوان بخشی از مجموعه و کار کردن با کودک برای شناخت محرک‌هایش و یافتن موثرترین راه‌های پاسخگویی، به کودک حساس خود کمک کنند.
والدین چگونه می‌توانند افسردگی کودکان را تشخیص دهند؟
اغلب اوقات کودکان افسرده با والدینشان در مورد افسردگی خود صحبت نمی‌کنند؛ از هر سه والد دو والد در مورد عدم تشخیص افسردگی در کودک خود نگران هستند و طبق گفتة پزشکان، کودکان معمولاً دو تا سه سال قبل از دریافت کمک، علائمی را نشان می‌دهند. بسیاری از کودکان از صحبت کردن در مورد افسردگی در خانه اجتناب می‌کنند زیرا تصور می‌کنند که والدینشان به آنها گوش نمی‌دهند. به آنها اطمینان دهید که این امر موقتی است و مثل یک اشتباه لپی آن را سریع حل می‌کنید. کودکان دیگر در مورد این موضوع سکوت می‌کنند چون نمی‌خواهند به احساسات والدینشان صدمه بزنند. ساختن خانه‌ای که در آن افراد بتوانند در مورد احساسات دشوار خود صحبت کنند و احساساتشان محترم شمرده شوند، گامی مهم در جهت ایجاد حس راحتی در کودکان برای صحبت کردن در مورد هر موضوعی از جمله افسردگی است.
والدین چگونه می‌توانند درمانگر مناسب فرزند خود را پیدا کنند؟
ایدة بردن کودک نزد روانپزشک برای بسیاری از والدین ترسناک است اما، والدین نباید به این موضوع به عنوان یک شکست شخصی نگاه کنند بلکه باید آن را به عنوان گامی فعال و مثبت در جهت کمک به کودک خود برای دریافت کمک‌های مورد نیازش در نظر بگیرند. والدین به عنوان کارشناسان خانوادة خود، باید فردی را انتخاب کنند که کودک(و خودشان) با او احساس راحتی کند. والدین باید از درمانگر در مورد رویکردش، حدود مشارکت والدین در درمان، نحوة صحبت کردن در مورد درمان با کودک و زمان مورد انتظار برای بهبودی سوال کنند.

ملاقات با خویشتن

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *