تأثیر اسکیزوفرنی و هوش در رابطه بین سن و حجم مغز

چکیده

معلوم شده است که سن بر حجم ماده خاکستري (GM) و ماده سفيد (WM) تاثير دارد ، که شیب کاهش وابسته به سن در بیماران اسکیزوفرنی نسبت به گروه کنترل سالم بیشتر است. در اسکیزوفرنی ، ارتباط بین سن و حجم مغز به دلیل عواملی مانند هوش پایین تر ، داروهای ضد روان پریشی و مصرف حشیش پیچیده تر می شود ، نشان داده شده است که همگی این موارد دارای تأثیرات مستقیمی بر حجم مغز هستند.

در مطالعه ی انجام شده روی 54 بیمار اسکیزوفرنی مرحله اولی که تابحال داروی ضد روان پریشی استفاده نکرده بودن، و گروه کنترل متشکل از 56 فرد سالم، اثرات افزایش سن را بر مقادیر کلی حجم ماده خاکستری و سفید، و اینکه آیا این اثرات توسط اسکیزوفرنی و ضریب هوشی تعدیل میشود یا خیر را بررسی کردیم.

در مرحله دوم ، ما استفاده از حشیش در طول زندگی را به عنوان تعدیل کننده رابطه بین سن و حجم مغز بررسی کردیم.

حجم GM در بیماران اسکیزوفرنی کمتر از افراد سالم بود اما در حجم WM تفاوتی نداشتند.

رابطه ای بین افزایش سن و حجم ماده خاکستری مشاهده شد که نشان می دهد افزایش سن با حجم ماده خاکستری کمتری همراه است ، که از این مورد تفاوتی بین گروهها وجود ندارد. ضریب هوشی تأثیر مستقیمی بر روی ماده خاکستری نداشت ، اما مشاهده شد که با کاهش ضریب هوشی اثر سن افزایش پیدا میکند. افزایش سن اثری بر حجم ماده سفید نداشت ، اما با افزایش ضریب هوشی حجم ماده سفید نیز افزایش پیدا میکرد. مصرف حشیش در طول زندگی به طور قابل ملاحظه ای این تغییرات را تغییر نداد.

این مطالعه به تأثیرات اسکیزوفرنی روی ماده خاکستری در اوایل بیماری ، قبل از شروع درمان ضد روان پریشی ، اشاره دارد که نشان می دهد تغییرات ماده سفید ممکن است بعداً در روند بیماری رخ دهد.

۱ معرفی

مشخص شده است که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی شیب رگرسیون بیشتری در مورد تغییرات حجم مغز وابسته به سن نسبت به افراد سالم دارند (Hulsho-Pol و همکاران ، 2002). متاآنالیز مطالعات طولی انجام شده در حیطه ی اسکیزوفرنی، تغییرات تدریجی در حجم ماده خاکستری (GM) و ماده سفید (WM) را با گذشت زمان گزارش کرد (اولابی و همکاران ، 2011). مشخص شد که این از دست دادن تدریجی حجم مغز بخصوص در سالهای اول پس از شروع بیماری بسیار زیاد است ، که نشان می دهد عوامل پاتولوژیک و / یا محیطی غیرمستقیم ممکن است در مراحل اولیه بیماری تسریع شوند (آندراسن و همکاران ، 2011 ؛ سان و همکاران ، 2009 ؛ ویتا و همکاران ، 2012). به نظر می رسد شیب تغییر حجم مغز با افزایش سن در اسکیزوفرنی شدیدتر از شیب تغییر حجم مغز در افزایش سن طبیعی، قبل از 45 سالگی باشد، که پس از این سن به نظر می رسد حجم مغز در بیماران با سرعت نرمال کاهش می یابد (ون هارن و همکاران ، 2008).

بعلاوه ، تفاوت در مسیرهای GM و WM با افزایش سن نشان می دهد که کاهش WM دیرتر از GM اتفاق می افتد (Cropley و همکاران ، 2017).

حجم مغز تحت تاثیر چندین عامل ژنتیکی و محیطی قرار دارد ، که تأثیر نسبی آنها با افزایش سن تغییر می کند (باتولی و همکاران ، 2014). در طی بلوغ طبیعی مغز ، در کل دوران کودکی ، حجم کلی مغز افزایش می یابد ، که شواهد نشان از کاهش تدریجی پس از 13 سالگی، ثبات نسبی در اوایل بزرگسالی و کاهش مجدد کمی پس از اواسط دهه ی چهارم زندگی دارند، که این کاهش بعدا و از 60 سالگی به بعد تسریع می شود (هدمان و همکاران ، 2012). زمان بلوغ در مورد GM و WM متفاوت است، به طوری که حداکثر GM در اواسط دهه سوم و حداکثر WM در اواخر دهه ی چهارم زندگی بدست می آید (Lebel و همکاران ، 2012).

رابطه بین سن و حجم مغز در اسکیزوفرنی پیچیده است ، زیرا عوامل محیطی ، از جمله داروهای ضد روان پریشی و مصرف حشیش نیز دارای تأثیرات مستقیمی بر ساختار و عملکرد مغز هستند (VanVan Haren و همکاران ، 2013).

کاهش حجم کلی مغز در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مرحله اول که تابحال تحت درمان دارویی قرار نگرفته اند، مشاهده شده است. اما این کاهش تاحدودی کمتر از بیماران تحت درمان دارویی بوده است، که نشان می دهد کاهش حجم مغز در شروع بیماری وجود دارد. و با پیشرفت بیماری، کاهش فزاینده ای در حجم مغزی را شاهد خواهیم بود، که میتواند به علت اثرات خودِ بیماری و/یا درمان باشد. (Ansell و همکاران ، 2015 ؛ Haijma و همکاران ، 2013).

پارامتر دیگر مربوط به تغییرات حجم مغز با افزایش سن ، هوش (IQ) است. در افراد سالم همبستگی مثبت و معناداری بین هوش و حجم مغز مشاهده می شود (مک دانیل ، 2005) ، با کوواریانس از کوچک (Pietschnig و همکاران ، 2015) تا اساسی (ریچی ، 2015).

یک رابطه مشابه و شاید قوی تر در بیماران اسکیزوفرنی مشاهده شده است (Rais و همکاران ، 2012). در طول رشد و بلوغ طبیعی مغز ، ضریب هوشی اثر فزاینده ای بر افزایش حجم مغز با افزایش سن دارد (برانس و همکاران ، 2010 ؛ شاو و همکاران ، 2006). به طور مشابه، ضریب هوشی اثری منفی بر میزان کاهش حجم مغز طی بزرگسالی دارد ، با شواهدی مبنی بر وراثت پذیری مشترک تغییرات حجم مغز و ضریب هوشی در طول عمر (Brans و همکاران ، 2010 ؛ Brouwer و دیگران ، 2014). مشخص شده است که در اسکیزوفرنی ، کاهش وابسته به سن در حجم مغز به پیشرفت نسبی نقایص ضریب هوشی مربوط می شود (کوبوتا و همکاران ، 2015) ، اما جدا کردن این رابطه از اثرات دارو مشکل است.

در مطالعه حاضر ، بیماران اسکیزوفرنی مرحله اولی که سابقه ی استفاده از داروهای ضدروان پریش ندارند را بررسی کردیم، بنابراین در این مطالعه از تأثیرات اساسی مصرف دارو و مزمن شدن بیماری، اجتناب شده است. هدف اصلی این بوده است که آیا اثر افزایش سن روی حجم GM و WM توسط اسکیزوفرنی و ضریب هوشی یا تعامل بین این دو عامل، در مرحله اولیه بیماری تعدیل می شود. یکی از اهداف ثانویه، بررسی نقش مصرف دائمی حشیش روی هرگونه تأثیر وابسته به سن در بیماری اسکیزوفرنی مرحله اول، روی حجم مغز بود. این اهداف در یک مطالعه مقطعی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مرحله اول بدون سابقه استفاده از داروهای ضدروان پریشی، و افراد سالم به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های قبلی ، ما فرض را بر اثرگذاری بیشتر افزایش سن بر حجم GM نبست به حجم WM در بیماران اسکیزوفرنی مرحله اول، در مقایسه با افراد سالم گروه کنترل گذاشتیم؛ و انتظار تعامل بین اثرات اسکیزوفرنی و ضریب هوشی پایین روی حجم GM را داشتیم.

۲ مواد و روش‌ها

این مطالعه توسط کمیته ملی اخلاق تحقیقات زیست پزشکی دانمارک (H-D-2008-088) و آژانس حفاظت از داده دانمارک (2008-41-2701) تأیید شد و مطابق با اعلامیه هلسینکی II انجام شد. همه شرکت کنندگان قبل از ورود رضایت نامه کتبی را ارائه دادند.

به عنوان بخشی از یک مطالعه کوهورت چندحالته ، بیماران بستری شده و بستری نشده با سنین 18 تا 45 سال مبتلا به اسکیزوفرنی مرحله یک در بازه ی دسامبر 2008 تا آوریل 2014 از خدمات بهداشت روان در منطقه پایتخت دانمارک ارجاع شدند. این مطالعه ی کوهورت قبلا در مطالعه ی نیلسن و همکاران منتشر شده است.(2012) ، و با داده ارائه شده در مورد ضخامت قشر ، WM و علائم روان پریشی و یادگیری ماشین هم پوشانی جزئی دارد (باک و همکاران ، 2017 ؛ عبدروپ و همکاران ، 2016 ؛ جسن و همکاران ، 2018) ،،سایر نشریات این مطالعه ی همگروهی را در www.cinsr.dk ببینید. بیمارانی که مشمول تشخیص اسکیزوفرنی با شاخص ICD-10 بودند، به مطالعه اضافه شدند. گروه کنترل افراد سالم از از جامعه و از طریق یک صفحه وب (www.forsoegsperson.dk) استخدام شدند. معیارهای خروج برای همه شرکت کنندگان عبارت بودند از: هر گونه درمان قبلی با داروهای ضد روان پریشی، قرار گرفتن تحت درمان ضد افسردگی در ماه گذشته، هرگونه بیماری سوماتیک یا نورولوژیک، سابقه ی صدمه به سر که منجر به از دست دادن هوشیاری به مدت بیشتر از 5 دقیقه شده باشد، و تشخیص وابستگی دارویی بر اساس معیار ICD-10 و هر نوع درمان قبلی و یا حاضر روان پریشی.

افراد با مصرف هرازگاهی مواد مخدر مورد پذیرش بودند (با مصاحبه و غربالگری ادراری).

معیارهای اضافی خروج ویژه برای کنترل سالم عبارتند از:

بیماری روانپزشکی قبلی یا فعلی یا بیماری روانپزشکی در بستگان درجه یک. بنزودیازپین ها در روزهای معاینه مجاز نبودند.

جدول 1

دموگرافیک و داده‌های بالینی برای بیماران اسکیزوفرنی بدون سابقه مصرف داروهای ضدروانپریشی و گروه کنترل سالم. نتایج به نمایش درآمده از آنالیز تفاوت‌های دو گروه بدست آمده‌اند.

تفاوت گروهی قابل توجهی وجود ندارد: جنسیت (χ2 = 0.026, df = 1, p = 0.872); موقعیت اجتماعی-اقتصادی والدین (χ2 = 1.205, df = 2, p = 0.547).

a مقدار N براثر داده های ناقص تغییر میکند: وضعیت اجتماعی-اقتصادی والدین (N بیماران=51 / N کنترل=55)؛ مصرف حشیش (N بیماران=54 / N کنترل=54).

** تفاوت های گروهی p≤0.001: سالهای تحصیل (F(108)=0.513,p < 0.00001)؛ ضریب هوشی (F(86.691)=10.189, p < 0.001)؛ مصرف حشیش (Fisher’s exact test=14.359, p=0.001).

به هنگام اضافه شدن بیماران، تشخیص بر اساس جداول مصاحبه ای برای ارزیابی بالینی در روانپزشکی (اسکن) ورژن2.1 انجام شد (وینگ و همکاران 1990). آسیب شناسی روانی با مقیاس سندرم مثبت و منفی (PANSS) ارزیابی شد (کی و همکاران ، 1987). مصرف حشیش مادام العمر در مقیاس ترتیبی 5 درجه ای رتبه بندی شد (0 = هیچ وقت ، 1 = چند بار، 2 = استفاده ی مرتب ، 3 = سو استفاده ، 4 = وابستگی).

در مجموع 69 بیمار و 67 فرد سالم استخدام شدند. 54 بیمار و 56 فرد سالم تحت تصویربرداریMRI کامل و تست سنجش هوش بزرگسالان Wechsler ، ویرایش سوم (WAIS-III) قرار گرفتند. مجموعه داده ها و در تجزیه و تحلیل حاضر گنجانده شده است. گروه کنترل سالم از نظر جنسیت ، سن و وضعیت اجتماعی-قتصادی والدین با بیماران مطابقت داشتند ، بنابراین هیچ تفاوت قابل توجهی در این پارامترها وجود نداشت (جدول 1 را ببینید).

چهار خرده آزمون از نسخه دانمارکی WAIS-III (Wechsler ، 1997) ؛ واژگان ، شباهت ها ، طراحی بلوک و استدلال ماتریسی برای ارائه اندازه گیری ضریب هوشی (IQ) ترکیب شدند. نشان داده شده است که این 4 خرده آزمون ارتباط تنگاتنگی با ضریب هوشی مقیاس کامل دارند (Axelrod، 2002). نمرات خام با استفاده از گروه کنترل سالم به عنوان مرجع، به امتیازات z عادی سازی شدند (جدول 1).

MR ساختاری با استفاده از اسکنر MRI تمام بدن Phillips Achieva 3.0 (Phillips Healthcare) با سیم پیچ سری 8 کاناله ی SENSE (Invivo) انجام شد. تصاویر سه بعدی با وضوح بالا T1 با زمان تکرار 10 میلی ثانیه ، زمان اکو 4.6 میلی ثانیه ، زاویه انحراف 8 درجه و اندازه وکسل 0.79 × 0.79 × 0.80 میلی متر مکعب به دست آمد. حجم کل GM و WM با استفاده از SIENAX ، بخشی از نرم افزار FSL برآورد شد (جدول 2). این روش پس از عادی سازی حجم فضای داخل جمجمه (ICV) به فضای مرجع ، حجم کلی مغز و همچنین حجم های مغزی (ماده خاکستری و سفید -مترجم) را تخمین می زند.

جدول 2

حجم ماده خاکستری و سفید در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بدون مصرف داروهای ضدروان پریشی و افراد کنترلی سالم.

در مطالعه ی حاضر ما اصولاً از حجم های مغزی نرمال شده استفاده کردیم تا تأثیر جنسیت بر اندازه بدن را به حداقل برسانیم. مشخص شد كه جنسيت هيچ تاثيري بر حجم نرمال شده ی مغز ندارد و در تحليل ها وارد نشده است. نمرات PANSS و طول مدت بیماری درمان نشده با حجم GM یا WM در گروه بیمار ارتباط نداشت و بنابراین در تجزیه و تحلیل ها ذکر نشده است. ارزیابی ها (مثلا مصاحبه های ورود ، رتبه بندی روانشناسی ، اسکن MR و آزمایش های شناختی) در یک دوره 2 هفته ای قبل از شروع درمان انجام شده اند.

تجزیه‌ و تحلیل نتایج با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 انجام شده است. همه آنالیزها از سری اهمیت دوسطحی تنظیم شده در p <0.05 استفاده کردند. نرمال بودن با استفاده از آزمون نرمال بودن شاپیرو-ویلک مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت در مشخصات بین گروهها با استفاده از آزمونهای t برای داده های مداوم و s χ2 پیرسون برای داده های اسمی مورد آزمایش قرار گرفت. برای بررسی اینکه آیا گروه (اسکیزوفرنی در مقابل کنترل سالم) و هوش تأثیر سن را بر حجم مغز تعدیل می کنند ، ما از یک مدل رگرسیون چندگانه استفاده کردیم.

اثرات اصلی سن، ضریب هوشی و گروه (اینکه به گروه بیمار یا سالم متعلق است – مترجم) توسط تعامل دوطرفه (سن * IQ و سن * گروه) و تعامل 3 طرفه (سن * IQ * گروه) تخمین زده شدند. دومرتبه تجزیه و تحلیل با استفاده از GM کل یا WM کل انجام شد. مقادیر پارامتر با نمونه گیری بوت استرپ (10000 نمونه) از متغیرهای مرکزی محاسبه شد.

در تجزیه و تحلیل های ثانویه ، تأثیر مصرف حشیش را در مدل مورد بررسی قرار دادیم (افزودن اصلی ترین اثر مصرف حشیش ، سن * مصرف حشیش ، سن * مصرف حشیش * تعاملات گروهی).

۳ نتایج تحقیق

نمونه بیمار شامل 57٪ مرد ، میانگین سنی 5.9±24.7 سال بود. نمونه شاهد سالم دارای 59٪ مرد ، با میانگین سنی 5.6 ±24.9 سال بود.

همانطور که انتظار می رفت ، گروه کنترل تعداد سال تحصیل بیشتری نسبت به بیماران داشتند (F (108) = 0.513 ، p <0.001).

با میانگین نمره PANSS کلی 83.3 ± 16.9 ، بیماران با عنوان “کاملاً بیمار” شناخته شدند (Leucht و همکاران ، 2005). ضریب هوشی در بیماران نسبت به گروه های کنترل با میانگین نمره z برابر -1.04SD با (F (86.691) = 10.189, p < 0.001) به طور قابل توجهی پایین تر است ، که شبیه به مطالعات دوره اول قبلی است (Mesholam-Gately et al. ، 2009). مصرف حشیش مادام العمر به طور قابل توجهی در گروه بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (آزمون دقیق فیشر = 14.359 ، 0.001 = p).

سن (p کوچکتر از 0.001 ) و گروه (p = 0.04)اثر چشمگیری بر حجم GM داشتند (شکل 1). در حالی که ضریب هوشی تأثیر مستقیم بر ماده خاکستری ندارد ، اما یک تعامل گرایشی “سن*ضریب هوشی” وجود داشت. این تعامل بیان میکرد که با کاهش ضریب هوشی، شیب نمودار رسم شده بین GM و سن یک شیب منفی شدیدتری داشت. تعامل گروه*سن وجود نداشت (جدول 3). استعمال حشیش اثر مستقیمی روی حجم GM و تعامل چشمگیری با گروه نداشت.

شکل 1 تاثیر سن بر حجم ماده خاکستری در بیماران اسکیزوفرنی و افراد سالم.

در مورد WM هیچ اثر مستقیمی از سن مشاهده نشد اما ضریب هوشی اثر چشمگیری داشت (p = 0.04) (شکل های 2 و 3). هیچ تعامل معناداری وجود ندارد (جدول 3). حشیش به این مدل کمک نکرد و هیچ اثر مستقیم و تعاملی از مصرف حشیش روی WM وجود نداشت.

۴ گفتگو

در این مطالعه از بیماران پاک از داروهای ضد روان پریشی مبتلا به اسکیزوفرنی مرحله اول، ما در اولین ارائه در مورد اثر سن روی مقادیر کلی GM و WM را ارزیابی کرده و اینکه آیا این اثر توسط ضریب هوشی تعدیل میشود یا نه را مورد بررسی قرار دادیم. بیماران در مقایسه با افراد سالم حجم GM کمتری داشتند. افزایش سن با کاهش قابل توجه حجم GM در بیماران و گروه کنترل همراه بود ، و هیچ تفاوت معناداری بین گروه های موجود در این رابطه وجود نداشت. در حالی که ضریب هوشی هیچ تأثیر چشمگیری بر روی GM نداشت ، یک تعامل گرایشی “سن*ضریب هوشی” بر روی GM وجود داشت. بدیین معنا که افزایش سن در کسانی که ضریب هوشی پایین دارند ، تأثیر بیشتری بر حجم GM دارد. هیچ تفاوتی بین بیماران و گروه های کنترل از نظر حجم WM وجود نداشت و هیچگونه تأثیر قابل توجه سن مشاهده نشد. با این حال ، ضریب هوشی اثری روی WM داشت که از این لحاظ تفاوتی بین گروهها مشاهده نشد، که نشان میداد ضریب هوشی بالا، حجم WM بیشتری را به همراه می آورد.

هیچ رابطه ای بین مصرف حشیش و حجم های GM یا WM در دو گروه بیمار و شاهد مشاهده نشد.

یافته های ما که الگوی متفاوتی را برای GM و WM از نظر سن ابتلا به بیماری نشان می دهد با یافته های Cropley و همکاران سازگار است ، که در آن بیان شده است که بیشترین کاهش GM در اسکیزوفرنی در اوایل بزرگسالی (اواسط دهه 20 به بعد) اتفاق می افتد، در حالی که حداکثر کاهش WM در سنین بالاتر (دهه ی 30 به بعد) رخ میدهد (Cropley و همکاران ، 2017).

با این وجود ، احتمالا به یک نمونه بزرگتر از بیمارانی که نقطه شروع بیماری شان از سن سی سالگی به بعد بوده است، نیاز داریم تا بتوانیم در مورد اینکه آیا در بیماران پاک از داروهای ضد روان پریشی که پس از سی سالگی مبتلا شده اند، کاهش حجم WM رخ میدهد یا خیر، نتیجه گیری کنیم. این همچنین با تفاوت در زمان تغییرات بلوغ GM که تا اواسط دهه 20 کشیده می شود ، در مقایسه با ماده سفید که تغییرات تا دهه چهارم زندگی ادامه دارد ، مطابقت دارد (Lebel et al.، 2012). تأثیر سن و گروه و تأثیر گرایشیِ سن و ضریب هوشی برروی GM توسط کوبوتا و همکاران نیز حمایت شده است ، این افراد در تحقیق خود دریافتند که بهبود نسبی و طولانی مدت ضریب هوشی، اثر مثبتی روی حجم مغزی بیماران اسکیزوفرن دارد (کوبوتا و همکاران ، 2015)

فقط ضریب هوشی اثر مستقیم روی WM داشت ، که این اثر بدون توجه به مصرف حشیش پابرجا بود. مطالعه دیگری که بر روی بیماران اسکیزوفرنی عاری از درمان ضد روان پریشی انجام شد ، نتایج مشابهی را نشان داد ، که نشان از تعامل مثبت بین ضریب هوشی و حجم WM و حجم کلی مغز، داشت که این تعامل مثبت در مورد GM وجود نداشت(Rais و همکاران ، 2012). به دلیل تفاوت ضریب هوشی بین گروه ها ، جایی که نمره ی هیچ شاهد سالمی در محدوده بسیار پایین قرار نگرفت ، بخشی از تعامل بین ضریب هوشی و WM ممکن است در درجه اول به اسکیزوفرنی مربوط باشد. با این حال ، ما هیچ تعامل گروهی در رابطه بین ضریب هوشی و WM پیدا نکردیم ، که نشان می دهد این رابطه فقط توسط بیماران هدایت نمی شود. بعلاوه ، در یک مطالعه بررسی نسبت GM به WM بر اساس سن ، بارتزوکیس و همکاران. (بارتزوکیس و همکاران ، 2003) تفاوتهای گروهی را در نسبت GM به WM یافتند که با افزایش سن افزایش می یابد و اظهار داشتند که این به دلیل رشد ناکافی ماده سفید در بیماران اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد سالم است. اختلاف در مسیر بین GM و WM در مناطق اصلی درگیر در اسکیزوفرنی مشاهده شده است ، به ویژه شامل قشرهای ارتباطی که در نوجوانی و اوایل بزرگسالی بالغ می شوند ، شامل مناطق گیجگاهی و پیشانی. نکته مهم این است که، در حالی که تغییرات GM تا اوایل بزرگسالی اتفاق می افتد (Gogtay و همکاران ، 2004) ، میلیناسیون WM در این مناطق تا اواسط بزرگسالی ادامه دارد (Benes و همکاران ، 1994).

این نشان می دهد که ارزیابی تغییرات ساختاری در هنگام شروع بیماری باید در زمینه زمان تغییرات طبیعی بلوغ مغزی در GM و WM در مناطق مختلف مغز در نظر گرفته شود (Gogtay و همکاران ، 2011).

از نکات مهم این مطالعه این است که تنها بیماران اسکیزوفرنی مرحله اولی که سابقه ی استفاده از داروهای ضدروان پریشی نداشتند در مطالعه وارد شدند. تعریف نداشتن سابقه ی مصرف داروهای ضد روان پریشی سختگیرانه بود ، اجازه نمی داد حتی یک دوز از داروهای ضد روان پریشی استفاده شود ، بنابراین از تأثیرات مخدوش کننده داروهای ضد روان پریشی بر ساختار مغز جلوگیری می کرد. ز نقاط قوت دیگر ، دامنه سنی وسیع تر (18 تا 45 سال) نسبت به سایر نمونه های بزرگسال مرحله اولی است که امکان بررسی جامع تر در مورد سن شروع بیماری را فراهم می کند.

جدول 3

برآورد پارامتر Bootstrap.

اثرات سن، گروه و ضریب هوشی بر GM و WM. حجم
متغیرهای وابسته B (SD) p-Value BCad 95% بازه‌ی اطمینان
ماده خاکستری تقاطع a 862.25 (5.84) < 0.001 (851.22, 871.59)
گروه

سن

IQ

18.72 (9.11)

−4.09 (1.12)

2.57 (3.57)

0.04

< 0.001

0.46

(−0.96, 42.35)

(−6.28, −2.28)

(−4.16, 8.98)

Age ∗ group 0.30 (1.76) 0.85 (−3.45, 5.63)
Age ∗ IQ 1.03 (0.68) 0.07 (−0.59, 2.24)

ماده سفید

Age ∗ group ∗ IQ

تقاطع

−0.60 (1.80)

757.89 (5.51)

0.57

< 0.001

(−4.27, 0.73)

(747.17, 770.51)

گروه 1.56 (9.01) 0.90 (−14.16, 13.16)
سن −0.43 (1.50) 0.77 (−2.80, 3.38)
ضریب هوشی 6.47 (3.10) 0.04 (−0.67, 13.50)
سن ∗ گروه 2.87 (2.20) 0.15 (−0.97, 4.84)
سن ∗ ضریب هوشی 0.73 (0.71) 0.18 (−0.53, 2.53)
سن ∗ گروه ∗ ضریب هوشی −0.59 (2.08) 0.66 (−4.13, 6.25)

حجم های GM و WM به صورت فضایی نرمال شده، برای ICV اصلاح شده و در mm3 گزارش شده‌اند.

گروه (0 = کنترل سالم ؛ 1 = بیماران اسکیزوفرنی) ، یعنی تأثیرات مثبت گروه نشان دهنده حجم بیشتری در گروه کنترل نسبت به بیماران است.

c تجزیه و تحلیل بر اساس سن و ضریب هوشی بوده است.

d BCa = فاصله بوت استرپ اصلاح شده و شتاب گرفته است.

شکل 3 تأثیر ضریب هوشی بر میزان ماده سفید در بیماران اسکیزوفرنی و افراد سالم.

به منظور بررسی ماهیت کلی در مقایسه با ماهیت منطقه ای این تأثیرات و تعاملات ، رویکردی دقیق تر، مثلا رویکرد ناحیه ی علاقه (ROI) ممکن است مورد نیاز باشد. با این حال ، تجزیه و تحلیل ROI به حجم نمونه بزرگت ری نیاز دارد.

مصرف حشیش تأثیر مستقلی بر روی مقادیر کلی GM یا WM مغز بررسی شده در این مطالعه نداشتند، که ممکن است تا قسمتی مربوط به عدم شمول بیماران دارای وابستگی دارویی و کسانی که در عمر خود استفاده ی دارویی داشته اند، باشد. مشخص شده است که در افراد غیرروان پریشی که مقادیر زیادی حشیش مصرف میکنند، دوز تجمعی مصرف حشیش بر GM اثر می گذارد (یوکل و همکاران 2008)، حال آنکه در مورد WM، سن شروع مصرف حشیش ممکن است اثر بیشتری داشته باشد (زالسکی و همکاران 2012). همچنين ممكن است يك رويكرد ROI ويژه تر در مورد GM و WM ، نتایج متفاوت تری در مورد اثر مصرف حشیش، سن و ضریب هوشی داشته باشد.

مطالعات بعدی باید نواحی زیر قشری ، به ویژه ترکیب هیپوکامپ، را بررسی کنند ، چراکه به نظر می رسد این مناطق به طور ویژه توسط حشیش تحت تأثیر قرار می گیرند (عبدروپ و همکاران ، 2010 ؛ سولوویج و دیگران ، 2013 ؛ یوکل و همکاران ، 2008 ؛ زالسکی و دیگران . ، 2012).

در نتیجه ، این مطالعه تفاوتهایی را در بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مرحله اولی بدون پیشینه ی مصرف داروهای ضدروان پریشی و گروه، درمورد GM، اثر کلی سن بر GM، و اثرگذاری ضریب هوشی روی WM در هردو گروه بیماران و کنترل، شناسایی کرد.

۵ مشارکت کنندگان

BG و BF مطالعه را طراحی کردند. MHJ ، NB ، CP و BF بررسی ادبیات را انجام دادند. MHJ ، MØN ، ER ، BG ، BE و BF در جمع آوری داده ها نقش داشتند. MHJ اولین پیش نویس مقاله را نوشت. NB و BF داده ها را تجزیه و تحلیل کردند. MHJ ، NB ، BF و CP پس از اظهار نظرهای نویسندگان ، پیش نویس های بعدی را بازبینی و ویرایش کردند. همه نویسندگان در مورد پیش نویس مقاله نظر دادند ، نسخه نهایی نسخه را کمک کرده و آن را تأیید کرده اند.

۶ نقش تأمین‌کننده بودجه‌ی مطالعه

این مطالعه توسط بنیاد لوندبک (R13-A1349 ، R25-A2701) ، صندوق ماری و کروگس (726290) ، بورس تحصیلی گرهارد لیندز (726261) ، خدمات بهداشت روان – منطقه پایتخت دانمارک و دانشکده بهداشت و پزشکی ، دانشگاه کپنهاگ (211-0704 / 10-3012). پروفسور C. Pantelis با مشارکت شورای ملی تحقیقات پزشکی و بهداشتی استرالیا (NHMRC ، ID: R246-2016-3237). منابع مالی هیچ نقشی در طراحی مطالعه ، جمع آوری داده ها ، تجزیه و تحلیل یا تفسیر یا نوشتن مقاله نداشته اند.

ملاقات با خویشتن

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *